غیرممکن
غیرممکن
پارت پونزده
ات ویو
فرمو گذتشت جلوم و امضا کردم
وایییییی
باورم نمیشه
منم الان مافیام
دقیقا مثل بابام🥹🤌
جانگ شین رفت که فرمو رسمی کنه
و کوکم داشت میرفت که برگشت و بهم گفت
شب ساعت هشت اماده باش میریم بار
که جشن بگیریم
منم ذوقی گفتم باشه و کوک رفت
چن ساعت بعد
( نویسندتون گشاده توضیح بده🤣🤌)
رفتم ناهار خوردم و دیدم ساعت سه
میزو جم کردمو رفتم بالا تو اتاقم
دراز کشیدم که دیدم چشام داره سنگین میشه
گرفتم خابیدم
ویو ساعت شیشو نیم
از خواب بیدار ک شدم ساعتو نگا کردم دیدم شیشو نیمه
یکم با گوشیم ور رفتم
و بعدش ساعت هفت رفتم حموم
هفتونیم دراومدم و رفتم سر کمد
یه لباس ساتن مشکی تقریبن باز
دیدم و گفتم همین خوبه
کیفو کفشمم انتخاب کردمو رفتم ک ارایش کنم
موهامو حالت موج دار کردمو ارایش ملایم با رژ صورتی زدم
و دیدم ساعت هشتو پنج دیقس
کفشمو پوشیدم و کیفمو ورداشت و رفتم پایین
ک دیدم کوک سرش تو گوشیشه و داره سیگار میکشه
با صدای کفشم از بالایه پله ها
تا پایین پله ها با چشاش دنبالم کرد
خستمه🗿
خودافیس
شرط پارت بعد
۲۵لایک
30کام
دوصتون دالمممم💋🌈🫂
پارت پونزده
ات ویو
فرمو گذتشت جلوم و امضا کردم
وایییییی
باورم نمیشه
منم الان مافیام
دقیقا مثل بابام🥹🤌
جانگ شین رفت که فرمو رسمی کنه
و کوکم داشت میرفت که برگشت و بهم گفت
شب ساعت هشت اماده باش میریم بار
که جشن بگیریم
منم ذوقی گفتم باشه و کوک رفت
چن ساعت بعد
( نویسندتون گشاده توضیح بده🤣🤌)
رفتم ناهار خوردم و دیدم ساعت سه
میزو جم کردمو رفتم بالا تو اتاقم
دراز کشیدم که دیدم چشام داره سنگین میشه
گرفتم خابیدم
ویو ساعت شیشو نیم
از خواب بیدار ک شدم ساعتو نگا کردم دیدم شیشو نیمه
یکم با گوشیم ور رفتم
و بعدش ساعت هفت رفتم حموم
هفتونیم دراومدم و رفتم سر کمد
یه لباس ساتن مشکی تقریبن باز
دیدم و گفتم همین خوبه
کیفو کفشمم انتخاب کردمو رفتم ک ارایش کنم
موهامو حالت موج دار کردمو ارایش ملایم با رژ صورتی زدم
و دیدم ساعت هشتو پنج دیقس
کفشمو پوشیدم و کیفمو ورداشت و رفتم پایین
ک دیدم کوک سرش تو گوشیشه و داره سیگار میکشه
با صدای کفشم از بالایه پله ها
تا پایین پله ها با چشاش دنبالم کرد
خستمه🗿
خودافیس
شرط پارت بعد
۲۵لایک
30کام
دوصتون دالمممم💋🌈🫂
۴.۷k
۱۰ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.