eternal love
پارت ۱۰
فلیکس: باشه ممنون:)
دوتاشون بلند شدن که برن سمت اتاق هاشون که یهو پایه هیونجین لیز خورد و افتاد رویه فلیکس( ادمین: عرررر). خیره شده بودن به هم. بعد چند دقیقه هیونجین از رویه فلیکس پاشد و گفت
هیونجین: ب..ببخشید.
فلیکس:عیب نداره.
بعد سریع دوتاشون رفتن تو اتاقشون و درو بستن و افتادن رو تخت.
ویو هیونجین
وایی. این چه حسیه دیگه؟ چرا دوباره داره قلبم تند تند میزنه؟
ویو فلیکس
چرا اینجوری شدم؟ چرا تپش قلب دارم؟
تو این فکرا بودن که کم کم خوابشون برد.
صبح ساعت ۷ و نیم
ویو هیونجین
با صدای الارم گوشی از خواب بیدار شدم. سریع از تخت پریدم پایین و از اتاق اومدم بیرون. فلیکس هنوز خواب برای همین خیلی اروم رفتم دسشویی و کاریه مربوط رو انجام دادم. رفتم لباسمو عوض کردم. ۷ و ۴۵ از خونه زدم بیرون. یه تاکسی گرفتم و منو برد سر کار.
ویو ساعت ۹
ویو فلیکس
از خواب بیدار شدم. نگاهی به ساعت انداختم. ساعت ۹ بود. از جام اومدم بیرون. دیدم هیونجین نیست. حتما رفته سر کار. رفتم آماده شدم تا برم دنبال کار. باید یجا واسه کار پیدا کنم که حقوقش خوب باشه.
بعد ۱۰ دقیقه از خونه زدم بیرون. چند تا جا رفتم ولی حقوقشون خیلی کم بود. رسیدم به یه کافه که خیلی از هم از خونه دور نبود. رفتم داخل و با رییس اونجا حرف زدم. حقوقش خوب بود. استخدام شدم. باید از فردا ساعت ۸ بیام اینجا تا ساعت ۱.
فلیکس: باشه ممنون:)
دوتاشون بلند شدن که برن سمت اتاق هاشون که یهو پایه هیونجین لیز خورد و افتاد رویه فلیکس( ادمین: عرررر). خیره شده بودن به هم. بعد چند دقیقه هیونجین از رویه فلیکس پاشد و گفت
هیونجین: ب..ببخشید.
فلیکس:عیب نداره.
بعد سریع دوتاشون رفتن تو اتاقشون و درو بستن و افتادن رو تخت.
ویو هیونجین
وایی. این چه حسیه دیگه؟ چرا دوباره داره قلبم تند تند میزنه؟
ویو فلیکس
چرا اینجوری شدم؟ چرا تپش قلب دارم؟
تو این فکرا بودن که کم کم خوابشون برد.
صبح ساعت ۷ و نیم
ویو هیونجین
با صدای الارم گوشی از خواب بیدار شدم. سریع از تخت پریدم پایین و از اتاق اومدم بیرون. فلیکس هنوز خواب برای همین خیلی اروم رفتم دسشویی و کاریه مربوط رو انجام دادم. رفتم لباسمو عوض کردم. ۷ و ۴۵ از خونه زدم بیرون. یه تاکسی گرفتم و منو برد سر کار.
ویو ساعت ۹
ویو فلیکس
از خواب بیدار شدم. نگاهی به ساعت انداختم. ساعت ۹ بود. از جام اومدم بیرون. دیدم هیونجین نیست. حتما رفته سر کار. رفتم آماده شدم تا برم دنبال کار. باید یجا واسه کار پیدا کنم که حقوقش خوب باشه.
بعد ۱۰ دقیقه از خونه زدم بیرون. چند تا جا رفتم ولی حقوقشون خیلی کم بود. رسیدم به یه کافه که خیلی از هم از خونه دور نبود. رفتم داخل و با رییس اونجا حرف زدم. حقوقش خوب بود. استخدام شدم. باید از فردا ساعت ۸ بیام اینجا تا ساعت ۱.
۷.۲k
۰۶ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.