پارت دوم :
پارت دوم :
خوناشام منو گرفت و به عمارت خونین خودش برد
_باید صبر کنم تا این انسان به هوش بیاد اون موقع لذتش بیشتره
چند ساعت بعد به هوش اومدم. هنوز اون ملودی عجیب تو گوشم بود. به اطراف نگاه کردم روی یک تخت مشکی بودم سریع بلند شدم.کل خونه ی اون خوناشام مشکی بود.
( برگرفته از خونه جدید جونگکوک)
پنهانی به اتاق نشیمن رفتم و توی یک گوشه خونه پنهان شدم و خوناشام رو تماشا کردم.
درحالی که خوناشام روی مبل لم داده بود و لیوان شرابش رو تکون میداد پوزخند زد و گفت:
_میدونم اونجایی انسان کوچولو بیا بیرون اینو بدون هیچ وقت نمیتونی از یک خوناشام پنهون بشی.
لیوان شرابش رو روی میز گذاشت و به من نزدیک شد.
_بلاخره بیدار شدی، عالیه حالا میتونم کارمو کنم.
🎀✨سر قسمت حساس تمومش کردم حالا برین فشار بخورین 😔☝
قسمت سوم هم داره هاااا
خوناشام منو گرفت و به عمارت خونین خودش برد
_باید صبر کنم تا این انسان به هوش بیاد اون موقع لذتش بیشتره
چند ساعت بعد به هوش اومدم. هنوز اون ملودی عجیب تو گوشم بود. به اطراف نگاه کردم روی یک تخت مشکی بودم سریع بلند شدم.کل خونه ی اون خوناشام مشکی بود.
( برگرفته از خونه جدید جونگکوک)
پنهانی به اتاق نشیمن رفتم و توی یک گوشه خونه پنهان شدم و خوناشام رو تماشا کردم.
درحالی که خوناشام روی مبل لم داده بود و لیوان شرابش رو تکون میداد پوزخند زد و گفت:
_میدونم اونجایی انسان کوچولو بیا بیرون اینو بدون هیچ وقت نمیتونی از یک خوناشام پنهون بشی.
لیوان شرابش رو روی میز گذاشت و به من نزدیک شد.
_بلاخره بیدار شدی، عالیه حالا میتونم کارمو کنم.
🎀✨سر قسمت حساس تمومش کردم حالا برین فشار بخورین 😔☝
قسمت سوم هم داره هاااا
۱.۴k
۱۷ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.