نفرین شده
پارت ۱۴
کوک: وقتی فیلم تموم شد چشمم خورد به ا/ت که سرشو گذاشته بود رو شونه ام*( آروم) عع خوابیدی؟
ا/ت: هومم
کوک: ( به حالت برآید بغلش کردم و بردمش رو تخت و خودمم کنارش دراز کشیدم و بغلش کردم)
ا/ت: مرسی
کوک: سرشو بوسیدم* خواهش میکنم.. شب بخیر
ا/ت: شب بخیر
ا/ت:( صبح شده بود دیدم کوک نیست احتمالا زود بهش زنگ بودن) هووففف رفتم آشپزخونه که صبحونه ام رو بخورم احتمالا کار داشته.. یهو یه مرد با تیشرت سیاه دیدم) جیغ*
کوک: چتههه زهر ترک شدم
ا/ت: کوکککک؟...( با دهن پر از جاجانگمیون مونده ( چون زیاد درست کرده بودم) برگشت رو به روم
ا/ت: تو..تو..تو اینجا چیکار میکنی؟..مگه بیمارستان نبودی؟
کوک: مرخصی گرفتم..چیه.. از اوایل شروع کارام مرخصی نگرفتم..الان نمیتونم بگیرم؟و با زنم تنها باشم؟..آجوما رو هم چند روز گفتم نیاد!
ا/ت: زهر ترکم کردی..فک کردم یه مرد دیگه اینجاس
کوک: هرکی که هست گوه میخوره نزدیک زنم بشه!
ا/ت: خنده.. یااا کل جاجانگمیون رو خوردی که..پس من چی؟
کوک: الان واسه خوشگلم یه پنکیکی درست میکنم..انگشتاشو بخوره😉
ا/ت:😂
کوک: وقتی فیلم تموم شد چشمم خورد به ا/ت که سرشو گذاشته بود رو شونه ام*( آروم) عع خوابیدی؟
ا/ت: هومم
کوک: ( به حالت برآید بغلش کردم و بردمش رو تخت و خودمم کنارش دراز کشیدم و بغلش کردم)
ا/ت: مرسی
کوک: سرشو بوسیدم* خواهش میکنم.. شب بخیر
ا/ت: شب بخیر
ا/ت:( صبح شده بود دیدم کوک نیست احتمالا زود بهش زنگ بودن) هووففف رفتم آشپزخونه که صبحونه ام رو بخورم احتمالا کار داشته.. یهو یه مرد با تیشرت سیاه دیدم) جیغ*
کوک: چتههه زهر ترک شدم
ا/ت: کوکککک؟...( با دهن پر از جاجانگمیون مونده ( چون زیاد درست کرده بودم) برگشت رو به روم
ا/ت: تو..تو..تو اینجا چیکار میکنی؟..مگه بیمارستان نبودی؟
کوک: مرخصی گرفتم..چیه.. از اوایل شروع کارام مرخصی نگرفتم..الان نمیتونم بگیرم؟و با زنم تنها باشم؟..آجوما رو هم چند روز گفتم نیاد!
ا/ت: زهر ترکم کردی..فک کردم یه مرد دیگه اینجاس
کوک: هرکی که هست گوه میخوره نزدیک زنم بشه!
ا/ت: خنده.. یااا کل جاجانگمیون رو خوردی که..پس من چی؟
کوک: الان واسه خوشگلم یه پنکیکی درست میکنم..انگشتاشو بخوره😉
ا/ت:😂
۲۹.۰k
۲۲ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.