مروارید عشق پارت ۲۱
بعد از چند دقیقه رفتن دیگه روحیم وجود نداشت خودمم یکم حالم زیاد خوب نبود دستام میلرزیدن(بخاطر قرصاس بعد میفهمیم) داشتم راه میرفتم که جونگ کوک دستمو گرفت اومد نزدیکم بهم نگاه کرد من:چیه کوک:نفسم خوبی چرا رنگت پریده من:من نمیدونم کوک:قلبت درد میکنه من:نه فقط یکم سرم گیج میره کوک:آخ خوب تو نباید راه بری من:جونگ کوک میخوام یه چیزی بگم کوک:بگو من:اون قرصا با بی حالی میگفتم کوک:خوب من:اونا اکنا مال قلبم نبود کوک:ی ی یعنی چی من:یعنی اون قرصا بیشتر به قلبم آسیب میزنه نشون نمیداد ولی بدتر میشد بخاطر همون زود به زود درد میگرفت جونگ کوک اون قرصا رو نمیدونستم اون قرصا رو برا خود خود کوک:خودکشی من:اوهوم کوک:چرا نگفتی به من هاننن من:جونگ کوک خودمم نمیدونستم چون من فکر میکردم همون قرصارو آوردم جعبش درست بود نمیدونم چرا اینجوریه کوک:چقدر از اونا خوردی من:هر دفع که ساعتم بوق میخورد دوتا ازش میخوردم مخصوصا قبلی ولی قبلی درست بود کوک:گا گا گائول خوردی ازش من:آره آره کوک:ای خدا بعد منم میگفتم باید ازش بخوری من:جونگ کوک کوک:چیه من:جونگ کوک چشمام داره میره کوک:گائول نه تو نباید بیهوش شی همون موقع جلو چشمام سیاهی رفت و دیگه نفهمیدم چی شد
از زبون جونگ کوک
یهو داشتم از پست میوفتاد که گرفتش نشستم رو زمین من:گائول گائولم چشماتو باز کن گائول اگه چیزیت شه نمیبخشم خودمو و اونی که جا قرصاتو عوض کرده پیدا میکنم بلند شدم خیلی سریع بردمش بیمارستان گذاشتمش تو ماشین و رفتم سمت بیمارستان پیاده شدم بردمش تو اومدم بردمش اون قرصشو کاش میاوردم من:آی گائول حالا چیکار کنم بعد چند دقیقه دکتر اومد من:دکتر زن من حالش خوبه دکتر:چی خورده چرا انقدر دیر آوردینش من:خودمم نمیدونستم قرص اشتباهی خورده دکتر:چه قرصی من:jkjhgbk (از خودم در آوردم😐😂😂😂) دکتر:ای این که خیلی خطرناکه معمولا اونایی استفاده میکنن که میخوان خودکشی میکنن و به قلب و معده آسیب میزنه من:زود زود به زودم قلبش درد میگرفت میخورد دکتر:خوب همون باعث میشد بدتر بشه من:حالا چی میشه دکتر دکتر:فعلا معدشو شستشو میدیم الانم بیهوشه فقط بعد از این موقع بیشتر مراقبش باشید این قرص میتونه تشنج آور باشه و ایست قلبی پس مراقبش باشید من:ای ای ایست قلبی دکتر:بله من:خوب الان وضعیتش چطوره دکتر:فعلا بیهوشه معدشو شست و شو دادیم کاش بالا میاورد من:ولی نیاورد میتونم ببینمش دکتر:بله فقط زیاد خستش نکنید من:بله اتاقش کجاست دکتر:اتاق ۱۲۳ من:ممنون رفتم تو اتاقش بیهوش بود رنگش برگشته بود نشستم کنارش من:نفسم نمیخوای چشماتو باز کنی میخوای ازیتم کنی میدونی الان دارم دق میکنم چشماتو باز کن رفتم سرمو بردم تو گردنش و بوسیدم همون موقع سرش تکون خورد
از زبون جونگ کوک
یهو داشتم از پست میوفتاد که گرفتش نشستم رو زمین من:گائول گائولم چشماتو باز کن گائول اگه چیزیت شه نمیبخشم خودمو و اونی که جا قرصاتو عوض کرده پیدا میکنم بلند شدم خیلی سریع بردمش بیمارستان گذاشتمش تو ماشین و رفتم سمت بیمارستان پیاده شدم بردمش تو اومدم بردمش اون قرصشو کاش میاوردم من:آی گائول حالا چیکار کنم بعد چند دقیقه دکتر اومد من:دکتر زن من حالش خوبه دکتر:چی خورده چرا انقدر دیر آوردینش من:خودمم نمیدونستم قرص اشتباهی خورده دکتر:چه قرصی من:jkjhgbk (از خودم در آوردم😐😂😂😂) دکتر:ای این که خیلی خطرناکه معمولا اونایی استفاده میکنن که میخوان خودکشی میکنن و به قلب و معده آسیب میزنه من:زود زود به زودم قلبش درد میگرفت میخورد دکتر:خوب همون باعث میشد بدتر بشه من:حالا چی میشه دکتر دکتر:فعلا معدشو شستشو میدیم الانم بیهوشه فقط بعد از این موقع بیشتر مراقبش باشید این قرص میتونه تشنج آور باشه و ایست قلبی پس مراقبش باشید من:ای ای ایست قلبی دکتر:بله من:خوب الان وضعیتش چطوره دکتر:فعلا بیهوشه معدشو شست و شو دادیم کاش بالا میاورد من:ولی نیاورد میتونم ببینمش دکتر:بله فقط زیاد خستش نکنید من:بله اتاقش کجاست دکتر:اتاق ۱۲۳ من:ممنون رفتم تو اتاقش بیهوش بود رنگش برگشته بود نشستم کنارش من:نفسم نمیخوای چشماتو باز کنی میخوای ازیتم کنی میدونی الان دارم دق میکنم چشماتو باز کن رفتم سرمو بردم تو گردنش و بوسیدم همون موقع سرش تکون خورد
۱۳.۵k
۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.