جهت مخالف
جهت مخالف
پارت۳۵
ادمین ویو:
همونطوری که بیخیال پاهاشو انداخته بود رو هم و به صدای جیغا گوش میداد به هرکی هم که میومد طرفش شلیک میکرد مهم نبود کیه یا به کجاش میخوره ولی خب بازم یکم دلسوزی میکرد و نزدیک پاش شلیک میکرد نمیخواست کسی اسیب ببینه ولی اگه برای بار دوم سر پیچی میکردن اون دنیا بودن همه روی زمنی خوابیده بود و کمکم صدای جیغا کمتر شد
درا رو بسته بودن همه ی پنجره هارو قفل کرده بود و کرکره هاشونو کشیده یود و اینا به لطف یه کنترل سفید کوچولو با پوز خند به اون کنترل نگاهی کرد واقعن به کارش میومد
هانا دویید سمتش
هانا:موران جلوی در همه اتاقا یه محافظ گذاشتیم و درشو قفل کردیم که کسی نتونه بیرون بیاد امادس
بلند شد و رفت سمت اتاقای طبقهی اول همه رو باز کرد و دوباره قفل کرد ولی نه جانگ نه پی دی نیم نه بی تی اسو پیدا نکرد
طبقه دوم...سوم...پنج...ششم بلخره توی یکی از اتاقای طبقهی ششم پی دی نیمو پشت میزش پیدا کرد و جانگم مضطرب روی صندلی روبهروش
پی دی نیم:تو؟!
با نفرت تمام حرفشو زد هرچند قیافه لعنتی مورانو ندید اون ماسک جلوی دید همه رو گرفته بود
روی صورت سرد موران لبخندی شکل گرفت که از زیر ماسکم میتونستن ببیننش دستور داد:ببریدشون هم کف
بعد در بعدی رو باز کرد یعنی در دومی مطمئن بود که اینجان پس به ارومی درو باز کرد و هلش داد و بعد به چهار چوب در تکیه داد
اعضا با ترس تمام بهش خیره شد
چشمای سردشو گذاشت روی جونگکوک
ات:خودت اینو خواستی
و محافظا ریختن تو و همشونو بردن هم کف
بخونید
ببخشید دیر میزارم مچم بخاطر پیانوم که فشرده کار میکنم درد میکنه دیگه به بزرگی خودتون ببخشید
پارت۳۵
ادمین ویو:
همونطوری که بیخیال پاهاشو انداخته بود رو هم و به صدای جیغا گوش میداد به هرکی هم که میومد طرفش شلیک میکرد مهم نبود کیه یا به کجاش میخوره ولی خب بازم یکم دلسوزی میکرد و نزدیک پاش شلیک میکرد نمیخواست کسی اسیب ببینه ولی اگه برای بار دوم سر پیچی میکردن اون دنیا بودن همه روی زمنی خوابیده بود و کمکم صدای جیغا کمتر شد
درا رو بسته بودن همه ی پنجره هارو قفل کرده بود و کرکره هاشونو کشیده یود و اینا به لطف یه کنترل سفید کوچولو با پوز خند به اون کنترل نگاهی کرد واقعن به کارش میومد
هانا دویید سمتش
هانا:موران جلوی در همه اتاقا یه محافظ گذاشتیم و درشو قفل کردیم که کسی نتونه بیرون بیاد امادس
بلند شد و رفت سمت اتاقای طبقهی اول همه رو باز کرد و دوباره قفل کرد ولی نه جانگ نه پی دی نیم نه بی تی اسو پیدا نکرد
طبقه دوم...سوم...پنج...ششم بلخره توی یکی از اتاقای طبقهی ششم پی دی نیمو پشت میزش پیدا کرد و جانگم مضطرب روی صندلی روبهروش
پی دی نیم:تو؟!
با نفرت تمام حرفشو زد هرچند قیافه لعنتی مورانو ندید اون ماسک جلوی دید همه رو گرفته بود
روی صورت سرد موران لبخندی شکل گرفت که از زیر ماسکم میتونستن ببیننش دستور داد:ببریدشون هم کف
بعد در بعدی رو باز کرد یعنی در دومی مطمئن بود که اینجان پس به ارومی درو باز کرد و هلش داد و بعد به چهار چوب در تکیه داد
اعضا با ترس تمام بهش خیره شد
چشمای سردشو گذاشت روی جونگکوک
ات:خودت اینو خواستی
و محافظا ریختن تو و همشونو بردن هم کف
بخونید
ببخشید دیر میزارم مچم بخاطر پیانوم که فشرده کار میکنم درد میکنه دیگه به بزرگی خودتون ببخشید
۲.۴k
۰۶ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.