برادر غیرتی من
پارت ۱۹
یون : با اجازه میخوام یه چیز مهم بگم
یون : از همه ی کسانی که عاشق استاد هستن عذر میخواهم مخصوصا
شما خانم کیم یونا
آیو : یونا تو عاشق استاد بودی
یونا : آره
یون : من کسی هستم که استاد عاشقشه
همه : اگه راست میگی ببوسش
ویوی یون
یون : بزارین حرفم تموم بشه
هوجو : شما هنوز حرفی برای زدن دارید
یون : هان چی .........
که منو بوسید
لیا : اوووووووووووووو
آیو : استاد شما از این کارا بلد بودین
یون : عههههههههههه ولم کن
هوجو : مدرک واضح تر از این
یون : خب کدومتون هنوز عاشق استاده
یونا : من
یون : خب اگه تونستی مثل من روی دیوار بدویی ول از من سریع تر باشی مال خودت باشه
هوجو : مگه من شیع هستم 😐
یون : تو یکی خفه
شینا : استاد رابطهی شما از کی شروع شده
هوجو : خب یه شب توی خیابون دیدمش دستور دارم بیهوشش کنن و
بیا رنش بار و
یون : می خاست ببوسمتم که نزاشتم بعد منو زد از اون به بعد ول کن ما نیست همین خلاص خب با شماره ی سه ی من
هوجو : احمقی اخه پات آسیب دیده
یون : من وقتی از کتک هایی که میخورم جون سالم به در میبرم این هیچی نیست
یون : ۱ ۲ ۳
پنج ثانیه بعد
یون : دیدی من بردم
یونا : ولی بپا پلیس نگیرتت
پلیس : ببخشید قربان بهمون گفتن شخصی به نام یون این جاست و باید بگیریمش
هوجو : اشتباه بوده
یون : منم یون منم ولی اگه تونستی بگیرم
بادیگارد : قربان ۷۰۰ نفرمون نیومدن
یون : خوبه ولی بهشون بگو حقوق در کار نیست
بادیگارد : قربان همین الان شدیم یک میلیون نفر
یون : خب برین کارتون رو انجام بدید
یون : ببخشید مزاحم شدم
بادیگارد : قربان باند کیم حمله کرده
یون : مگه نگفتم برو کارت رو انجام بده ( داد )
یون : سوییچ موتور
بادیگارد : بفرمایید
هوجو : شما همین جا میمونی
یون : راستی تو مال کدوم باندی
بادیگارد : روباه خونین
یون : همین الان میریم بدون مکث
هوجو : ......
یون : با اجازه میخوام یه چیز مهم بگم
یون : از همه ی کسانی که عاشق استاد هستن عذر میخواهم مخصوصا
شما خانم کیم یونا
آیو : یونا تو عاشق استاد بودی
یونا : آره
یون : من کسی هستم که استاد عاشقشه
همه : اگه راست میگی ببوسش
ویوی یون
یون : بزارین حرفم تموم بشه
هوجو : شما هنوز حرفی برای زدن دارید
یون : هان چی .........
که منو بوسید
لیا : اوووووووووووووو
آیو : استاد شما از این کارا بلد بودین
یون : عههههههههههه ولم کن
هوجو : مدرک واضح تر از این
یون : خب کدومتون هنوز عاشق استاده
یونا : من
یون : خب اگه تونستی مثل من روی دیوار بدویی ول از من سریع تر باشی مال خودت باشه
هوجو : مگه من شیع هستم 😐
یون : تو یکی خفه
شینا : استاد رابطهی شما از کی شروع شده
هوجو : خب یه شب توی خیابون دیدمش دستور دارم بیهوشش کنن و
بیا رنش بار و
یون : می خاست ببوسمتم که نزاشتم بعد منو زد از اون به بعد ول کن ما نیست همین خلاص خب با شماره ی سه ی من
هوجو : احمقی اخه پات آسیب دیده
یون : من وقتی از کتک هایی که میخورم جون سالم به در میبرم این هیچی نیست
یون : ۱ ۲ ۳
پنج ثانیه بعد
یون : دیدی من بردم
یونا : ولی بپا پلیس نگیرتت
پلیس : ببخشید قربان بهمون گفتن شخصی به نام یون این جاست و باید بگیریمش
هوجو : اشتباه بوده
یون : منم یون منم ولی اگه تونستی بگیرم
بادیگارد : قربان ۷۰۰ نفرمون نیومدن
یون : خوبه ولی بهشون بگو حقوق در کار نیست
بادیگارد : قربان همین الان شدیم یک میلیون نفر
یون : خب برین کارتون رو انجام بدید
یون : ببخشید مزاحم شدم
بادیگارد : قربان باند کیم حمله کرده
یون : مگه نگفتم برو کارت رو انجام بده ( داد )
یون : سوییچ موتور
بادیگارد : بفرمایید
هوجو : شما همین جا میمونی
یون : راستی تو مال کدوم باندی
بادیگارد : روباه خونین
یون : همین الان میریم بدون مکث
هوجو : ......
۴.۰k
۰۵ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.