مافیای عاشق پارت ۳ :)
صبانی شدم و یکی زدم به پای ته گفتم: به تو چه شاید امشب خریدم و لبخند خبیثی زدم..ته با تعجب بهم نگاه کزد و گفت:حیفه دختر خیلی خشکلیه😕 کوک گفت:برای س.ک.س نمیخام میخام برای خودم باشه.. بچه ها هم که به حرف های ته و کوک گوش میدادن از این حرف کوک هزارتا شاخ رو سرشون در اوردن😂 جیمین گفت خوب بلاخره این کوکی ما یه دختر چشمشو گرقت مبارک باشه بقیه هم با سر حرفشو تایید کردن و خندیدن کوک هم باشون خندید..
(از زبان /ت)
زمان خرید و فروش شد گندش بزنن همیشه از اینجای مهمونی بدم میاد دخترای بیچاره رو فقط برای س.ک.س میخان 😔
رفتم کنار پدرم نشستم که یهو یکی گفت هرکی میخاد خرید کنه بیاد بشینه روی صندلی دوتا صندلی رو به روی هم بود که یهوی بابام با حالت مستی میخندید و تلو تلو خوران رفت نشست پشت سرشم اون پسره که بهم نیشخند زد رفت رو به روش نشست خیلی تعجب کردم اخه از وقتی مامان مرده بابا همچین کاری نکرده ولی بابا رو درک کردم چون باید نیاز خودش رو تامین میکرد بابا همشه رو میزی که اسلحه میخریدن مینشست ولی این بار😔 .....منم ایستادم پیش بادیگارد های بابام که پشت صندلی بابام به ردیف ایستاده بودن.
(از زبان کوک)
وقت خرید بود دیدم چان رو میز که دختر میفروشن نشسته من زود رفتم جلوش نشستم و بچه ها پشت سرم به ردیف ایستاده بود دیدم دختر پیش بادیگارد ها ایستاده....
( از زبان ادمین😂)
شروع کردم :سلام اقای چان
چان:سلام اقای جونگ کوک
کوک:اقای چان من امشب پیشنهادی براتون دارم که شاید نتونید رد کنید😈
چان:هههههه هرچی باشه قبوله
کوک: خب شما دخترتون رو به من میفروشین منم اسلحه های bt800رو بتون میدم 😈
(از زبان کوک)
تا اینو گفتم دختر مثل اینکه برق گرفته باشدش پرید هوا و اشک تو چشماش جمع شد
(از زبان ا/ت)
چییی چی شد😨اون منو گفت باورم نمیشه اگه بابا منو به این عوضی بفروشه چی..
همین طور منتظر اقای چان بودن هر دو که یهو اقای چن روبه کوک کرد و گفت:این جنده رو میخای ببرش واسه ی خودت این فقط مال زنم بود برام مهم نیستش برای خودت هر کار میخای باش بکن.. کوک لبخندی زد و گفت ممنون اقای چان .. بچه ها همین طور متعجب نگاشون میکردن که کوک به شوگا علامت داد که بره اسلحه هارو بیاره شوگا رفت و اسلحه ها رو اورد و داد چان چان بلند شد و رفت
ا/ت همین طور که اشک میریخت افتاد رو زمین باورش نمیشد که پدرش اونووبه اسلحه فروخت اونم به یه ادم عوضی ...کوک اومد سمت ا/ت و با انگشت صورشتشو اورد بالا و تو گوشش زمزمه کرد:تو دیگه مال منی بیبی گرل 😈😈و نیشخندی زد و رفت در گوش جیهوپ گفت :دیگه باید بریم دختره رو بیار تو ماشین
گایز پایان پارت ۳ تمام💜💙😘
(از زبان /ت)
زمان خرید و فروش شد گندش بزنن همیشه از اینجای مهمونی بدم میاد دخترای بیچاره رو فقط برای س.ک.س میخان 😔
رفتم کنار پدرم نشستم که یهو یکی گفت هرکی میخاد خرید کنه بیاد بشینه روی صندلی دوتا صندلی رو به روی هم بود که یهوی بابام با حالت مستی میخندید و تلو تلو خوران رفت نشست پشت سرشم اون پسره که بهم نیشخند زد رفت رو به روش نشست خیلی تعجب کردم اخه از وقتی مامان مرده بابا همچین کاری نکرده ولی بابا رو درک کردم چون باید نیاز خودش رو تامین میکرد بابا همشه رو میزی که اسلحه میخریدن مینشست ولی این بار😔 .....منم ایستادم پیش بادیگارد های بابام که پشت صندلی بابام به ردیف ایستاده بودن.
(از زبان کوک)
وقت خرید بود دیدم چان رو میز که دختر میفروشن نشسته من زود رفتم جلوش نشستم و بچه ها پشت سرم به ردیف ایستاده بود دیدم دختر پیش بادیگارد ها ایستاده....
( از زبان ادمین😂)
شروع کردم :سلام اقای چان
چان:سلام اقای جونگ کوک
کوک:اقای چان من امشب پیشنهادی براتون دارم که شاید نتونید رد کنید😈
چان:هههههه هرچی باشه قبوله
کوک: خب شما دخترتون رو به من میفروشین منم اسلحه های bt800رو بتون میدم 😈
(از زبان کوک)
تا اینو گفتم دختر مثل اینکه برق گرفته باشدش پرید هوا و اشک تو چشماش جمع شد
(از زبان ا/ت)
چییی چی شد😨اون منو گفت باورم نمیشه اگه بابا منو به این عوضی بفروشه چی..
همین طور منتظر اقای چان بودن هر دو که یهو اقای چن روبه کوک کرد و گفت:این جنده رو میخای ببرش واسه ی خودت این فقط مال زنم بود برام مهم نیستش برای خودت هر کار میخای باش بکن.. کوک لبخندی زد و گفت ممنون اقای چان .. بچه ها همین طور متعجب نگاشون میکردن که کوک به شوگا علامت داد که بره اسلحه هارو بیاره شوگا رفت و اسلحه ها رو اورد و داد چان چان بلند شد و رفت
ا/ت همین طور که اشک میریخت افتاد رو زمین باورش نمیشد که پدرش اونووبه اسلحه فروخت اونم به یه ادم عوضی ...کوک اومد سمت ا/ت و با انگشت صورشتشو اورد بالا و تو گوشش زمزمه کرد:تو دیگه مال منی بیبی گرل 😈😈و نیشخندی زد و رفت در گوش جیهوپ گفت :دیگه باید بریم دختره رو بیار تو ماشین
گایز پایان پارت ۳ تمام💜💙😘
۸۰.۵k
۱۵ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.