فن فیک * زندگی دوباره
پارت 41
واکا : دوست دارم * سریع
فویو : ها ؟
واکا : دوست دارم عاشقتم میمیرم برات * داد* ... ل... لطفا درخواستم رو قبول کن * آروم
فویو : دوستم داری ؟ * آروم
واکا : عاشقتم
فویو : الان اعتراف کردی ؟ 😕
واکا : ه ... ها ... آ... آره ○_○
فویو : پس الان باید جوابت رو بدم 😕
واکا : ه... ها ... ا.... الان که نه ولی هر وقت که آماد.........
فویو : * رفتن
فویو : هنوز نیومدی خونمون .... آقا داماد 😆
واکا : ......... * خطای 404
واکا : .... الان قبول کردی ؟
فویو : اگه می خوای سرما بخوری همون جا وایست اگه هم نمی خوای سرما بخوری دنبالم بیا * داد
واکا : ا... امدمم * لبخند
* حالا بریم پیش تاکه و مایکی
* ویو نویسنده
یه توضیح کوچک : تاکه و مایکی سوار موتور هستن تاکه پشت نشسته برای اینکه نیوفته چهار چنگلی مایکی رو گرفته
مایکی : هی تاکه میتیچی به نظرت واکا اعتراف کرد ؟
تاکه : نمی دونم ولی امیدوارم اعتراف کرده باشه 😊
مایکی : تو چی ؟
تاکه : چی ؟
مایکی : میگم تو چی کسی رو دوست داری ؟
تاکه : .... آره
مایکی : * از روی اعصبانیت دسته موتور رو فشار میده
مایکی : همون دختره که همیشه باهاته ؟
تاکه : هینا رو میگی ؟
مایکی : آره
تاکه : ها ... نه ... یکی دیگه است * لبخند
مایکی : ها ... کی ؟
تاکه : همممم ازم بزرگ تر رو بقیه لقب میزاره * خنده صدا دار* رو منم یه لقب بی خود گذاشته مثل بچه ها رفتار می کنه ولی این رفتارش رو دوست دارم ... وقتی جدی می شه خیلی ... خیلییییی خفن می شه * خنده
مایکی : * حرص خوردن
مایکی : حالا اون لقبی که روت گذاشته چیه ؟
تاکه : تاکه میتیچی * آروم
مایکی : * ایستادن
مایکی : من ؟ * با تعجب بسیاررررررر زیاد
تاکه : .......
مایکی : الان اعتراف کردی 😈
تاکه : ه.... ها .... چیزه ..........
مایکی : دیگه نمی تونی از زیرش در بری تو الان اعتراف کردی 😈😈
تاکه : ع..عااا ... ها خونه من همین نزدیکی هاست دیگه پیاده می شم * پیاده شدن
مایکی : خونه تو که یه خیابون و دوتا کوچه بالا تره 😑
تاکه : عااااا خوب پیاده میرم 😅
مایکی : دوست دارم
تاکه : ..... هاااااااا ؟؟؟؟؟؟
مایکی : چیه نمی خوای بیای سوار تو که حال نداشتی تا سر کوچه بری 😈
تاکه : ا....امدم * سوار شدن
مایکی : 😈
تاکه : چرا اینجوری نگاه می کنی 😨
مایکی : هیچی 😈
خوب فکر کنم پارت بعد دیگه فیک تموم بشه 😆
واکا : دوست دارم * سریع
فویو : ها ؟
واکا : دوست دارم عاشقتم میمیرم برات * داد* ... ل... لطفا درخواستم رو قبول کن * آروم
فویو : دوستم داری ؟ * آروم
واکا : عاشقتم
فویو : الان اعتراف کردی ؟ 😕
واکا : ه ... ها ... آ... آره ○_○
فویو : پس الان باید جوابت رو بدم 😕
واکا : ه... ها ... ا.... الان که نه ولی هر وقت که آماد.........
فویو : * رفتن
فویو : هنوز نیومدی خونمون .... آقا داماد 😆
واکا : ......... * خطای 404
واکا : .... الان قبول کردی ؟
فویو : اگه می خوای سرما بخوری همون جا وایست اگه هم نمی خوای سرما بخوری دنبالم بیا * داد
واکا : ا... امدمم * لبخند
* حالا بریم پیش تاکه و مایکی
* ویو نویسنده
یه توضیح کوچک : تاکه و مایکی سوار موتور هستن تاکه پشت نشسته برای اینکه نیوفته چهار چنگلی مایکی رو گرفته
مایکی : هی تاکه میتیچی به نظرت واکا اعتراف کرد ؟
تاکه : نمی دونم ولی امیدوارم اعتراف کرده باشه 😊
مایکی : تو چی ؟
تاکه : چی ؟
مایکی : میگم تو چی کسی رو دوست داری ؟
تاکه : .... آره
مایکی : * از روی اعصبانیت دسته موتور رو فشار میده
مایکی : همون دختره که همیشه باهاته ؟
تاکه : هینا رو میگی ؟
مایکی : آره
تاکه : ها ... نه ... یکی دیگه است * لبخند
مایکی : ها ... کی ؟
تاکه : همممم ازم بزرگ تر رو بقیه لقب میزاره * خنده صدا دار* رو منم یه لقب بی خود گذاشته مثل بچه ها رفتار می کنه ولی این رفتارش رو دوست دارم ... وقتی جدی می شه خیلی ... خیلییییی خفن می شه * خنده
مایکی : * حرص خوردن
مایکی : حالا اون لقبی که روت گذاشته چیه ؟
تاکه : تاکه میتیچی * آروم
مایکی : * ایستادن
مایکی : من ؟ * با تعجب بسیاررررررر زیاد
تاکه : .......
مایکی : الان اعتراف کردی 😈
تاکه : ه.... ها .... چیزه ..........
مایکی : دیگه نمی تونی از زیرش در بری تو الان اعتراف کردی 😈😈
تاکه : ع..عااا ... ها خونه من همین نزدیکی هاست دیگه پیاده می شم * پیاده شدن
مایکی : خونه تو که یه خیابون و دوتا کوچه بالا تره 😑
تاکه : عااااا خوب پیاده میرم 😅
مایکی : دوست دارم
تاکه : ..... هاااااااا ؟؟؟؟؟؟
مایکی : چیه نمی خوای بیای سوار تو که حال نداشتی تا سر کوچه بری 😈
تاکه : ا....امدم * سوار شدن
مایکی : 😈
تاکه : چرا اینجوری نگاه می کنی 😨
مایکی : هیچی 😈
خوب فکر کنم پارت بعد دیگه فیک تموم بشه 😆
۶.۰k
۰۱ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.