شوهر سخت گیر من فصل دوم پارت 35
شوهر سخت گیر من فصل دوم
ᴸᵃᵈʸ-ʲᵉᵒⁿʲᵏ
ᴾᵃʳᵗ : ³⁵
ا.ت:
با جیسون کلی بازی کردم واقعا حس
خاصی به ادم دست میده یعنی مادری
کردن هم اینقدر خاصه یعنی میتونم یه
مادر خوبی برای بچم باشم یا نه بچه
بزرگ کردن کلی درد سر داره اونم بچتو
تو خانواده ی مافیا بزرگ کنی کل روز
گریه میکنه باید پوشکش هم عوض کنی
واییی من عمرا پوشک شو عوض کنم
میدم جونگ کوک پوشک شو عوض کنه
بلاخره پدرش هست یه وظیفه های در
مقابل بچه اش داره
جیسون« خاله
ا.ت« جانم بگو
جیسون« من دست شویی دارم
ا.ت« چی زود باش بیا با من
جیسون رو زود با خودم بردم سالن
ا.ت« مادر جون مادر جون
م« چی شده دخترم
ا.ت« جیسون دست شویی داره
م« خوب ببرش دست شویی بکنه
ا.ت« من نمیتونم لطفا شما ببرش
م« ببرش بلاخره خودتم یه بچه داری
که بدنیا میاد بزرگ میشه اونم دست
شویی میگره یاد میگیری
ا.ت« نه نمیخوام یاد بگیرم لطفا ببرینش
م« باشه
ا.ت:
مادر جونگ کوک جیسون رو برد منم
یه نفس راحت کشیدم واه من نمیتونم
ببرمش به سمت اتاقم را افتادم از پله
ها رفتم بالا و به اتاقم رسیدم و وارد
اتاقم شدم
ا.ت« خوب الان چیکار کنیم، اها بهتره
اون مبل رو جابجا کنم از جاش خوشم
نمیاد اره بهتره جاشو عوض کنم
رفتم مبل رو گرفتم خیلی سنگین بود
اخه اون مبل دونفره بود
ا.ت« اییی
مبل رو گذاشتم زمین بهتره جاشو
عوض نکنم دردم میگیره یه مشکلی
پیش میاد باز جونگ کوک سرم داد
میزنه تحمل ندارم گریم میگیره
بخاطر حاملگی هست و گرنه من که
زود گریه ام نمیگیره ولش
ا.ت:
چطوره موهامو رنگ کنم اره برم پیش
ارایشگر موهامو رنگ کنه بنظرم موی
مشکی خوب باشه«موهاش بلونده»
اره رنگ مشکی به رنگ پوستمم میاد
پوستم خیلی سفیده اوه نمیشه اخه
حامله ام نمیتونم موهامو رنگ کنم اوف
از دست این حاملگی ادم و کلا عوض
میکنه ادم خل و چل میشه نمیدونه چی
به چیه
خوب بهتره خودمو یکم آرایش کنم
شاید سرگرم بشم اره همین کار رو میکنم
رفتم با مایه ی شونده صورتمو شستم با
یه حوله ی نرم که مخصوص صورتم
بود صورتمو خشک کردم و نشستم
جلوی اینه و شروع به میکاپ کردن
خودم کردم
خوب قبل اینکه بری پارت بعد رو بخونی
این پارت رو لایک کن و گرنه حرومه
#فیک
#فیک_بی_تی_اس
#فیک_جونگکوک
#سناریو
#اسمات
#وانشات
ᴸᵃᵈʸ-ʲᵉᵒⁿʲᵏ
ᴾᵃʳᵗ : ³⁵
ا.ت:
با جیسون کلی بازی کردم واقعا حس
خاصی به ادم دست میده یعنی مادری
کردن هم اینقدر خاصه یعنی میتونم یه
مادر خوبی برای بچم باشم یا نه بچه
بزرگ کردن کلی درد سر داره اونم بچتو
تو خانواده ی مافیا بزرگ کنی کل روز
گریه میکنه باید پوشکش هم عوض کنی
واییی من عمرا پوشک شو عوض کنم
میدم جونگ کوک پوشک شو عوض کنه
بلاخره پدرش هست یه وظیفه های در
مقابل بچه اش داره
جیسون« خاله
ا.ت« جانم بگو
جیسون« من دست شویی دارم
ا.ت« چی زود باش بیا با من
جیسون رو زود با خودم بردم سالن
ا.ت« مادر جون مادر جون
م« چی شده دخترم
ا.ت« جیسون دست شویی داره
م« خوب ببرش دست شویی بکنه
ا.ت« من نمیتونم لطفا شما ببرش
م« ببرش بلاخره خودتم یه بچه داری
که بدنیا میاد بزرگ میشه اونم دست
شویی میگره یاد میگیری
ا.ت« نه نمیخوام یاد بگیرم لطفا ببرینش
م« باشه
ا.ت:
مادر جونگ کوک جیسون رو برد منم
یه نفس راحت کشیدم واه من نمیتونم
ببرمش به سمت اتاقم را افتادم از پله
ها رفتم بالا و به اتاقم رسیدم و وارد
اتاقم شدم
ا.ت« خوب الان چیکار کنیم، اها بهتره
اون مبل رو جابجا کنم از جاش خوشم
نمیاد اره بهتره جاشو عوض کنم
رفتم مبل رو گرفتم خیلی سنگین بود
اخه اون مبل دونفره بود
ا.ت« اییی
مبل رو گذاشتم زمین بهتره جاشو
عوض نکنم دردم میگیره یه مشکلی
پیش میاد باز جونگ کوک سرم داد
میزنه تحمل ندارم گریم میگیره
بخاطر حاملگی هست و گرنه من که
زود گریه ام نمیگیره ولش
ا.ت:
چطوره موهامو رنگ کنم اره برم پیش
ارایشگر موهامو رنگ کنه بنظرم موی
مشکی خوب باشه«موهاش بلونده»
اره رنگ مشکی به رنگ پوستمم میاد
پوستم خیلی سفیده اوه نمیشه اخه
حامله ام نمیتونم موهامو رنگ کنم اوف
از دست این حاملگی ادم و کلا عوض
میکنه ادم خل و چل میشه نمیدونه چی
به چیه
خوب بهتره خودمو یکم آرایش کنم
شاید سرگرم بشم اره همین کار رو میکنم
رفتم با مایه ی شونده صورتمو شستم با
یه حوله ی نرم که مخصوص صورتم
بود صورتمو خشک کردم و نشستم
جلوی اینه و شروع به میکاپ کردن
خودم کردم
خوب قبل اینکه بری پارت بعد رو بخونی
این پارت رو لایک کن و گرنه حرومه
#فیک
#فیک_بی_تی_اس
#فیک_جونگکوک
#سناریو
#اسمات
#وانشات
۶۴.۴k
۲۲ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.