پارت 5۴
#پارت_5۴
#زیباترین_عشق
یه هفته بعد
دیانا _بعد اونهمه قزایا من دیوونه شده بودم ممد منو نجات داد دوباره منو کرد تو زندان خودش که عذابش بیشتره 😭من چه گناهی کردمممم😓که زجر بکشم ارسلان کجایی آخه کجاا ااا
آخ گلوم
دوباره آب خودم و به حال خودم گریه کردم
ممد _درو باز کردم
دیانا بسه دیگه فکر گلوتو کن
من چه گناهی کردم از روزی ک آوردت اینجا جیغ جیغ چ خبره ارسلان نیس اگه بود پیدات میمرد معلوم نیست الان با عسل کجاس
دیانا _چی گفتی ممد؟ عسل؟
عسل لو از کجااا میشناسی
ممد _وا چته خب دوستت گفت بم
دیانا _درووغغ نگو تو اصلا نیکا و ندیدی
ممد _چرا میرفتم خونتون مانامنش اونجا بود خودش اونجا بود
دیانا_ممد خیلی نامردی عذابم نده دیوونم کرده آخه چرا
نمیذاری از این جهنم برم بیرون
برم پیش ارسلان چرا
ممد _چون میخوام مال من باشی
دیانا _من مال تو نمیشم عوضی نمیشم برو و از اینجا بیرو
اوهو اوهو
اَه بازم سرفه های گلو خراش
این اشکال نداره دلم خراش میخوره از نامردایی مثل تو نامرد
ممد _بس کن دیانا
ممد _اشغال عوضی برو نمیخوام ببینمت من فقط ارسلان و میخوام حالا بسوز من ازت بدم میاد بفهمم
ممد _بی اختیار بخش سیلی زدم
دیانا _آخ
خیلی بی شرفی اشغال
دستی به لبم کشیدم از ترکاش ک هیچ از گوشش خون میومد با سیلی که بهم زد نفرتم بیشتر شد و جیغ بلندی کشیدم
ممد _(آه لعنت به خودم گند زدم به همه چیز)
دیانا _با لرزش بدنم مدام اینو تکرار میکردم تنها امیدم بود 😭 من دست به خودکشی نمیزنم تا یه روزی ارسلان رو ببینم
عسل _تصمیم گرفته بودم به قول و قرار نرم و خودم را قاطی ماجرا ها نکنم
دیانا نیس دیگه در هر صورتی ارسلان و تصاحب میکنم پولم ک ب اندازه کافی هست
بهتره وارد نشم کار به پلیس بین الملل میکشه
ارسلان _مثل روانی ها بودم خواب و خوراک نداشتم دیگه امیدی هم نداشتم به جز دیانا ولی اون نیست اون از پیشم رفته اون رفته دیانای من رفته 😭😭😭😭
بلند شدم با حموم سر روی کثیف و اون بوی سیگارو اون حال بد رفتم تو ماشینم پامو گذاشتم رو گاز به نهایت سرعت رسیده بودم تصمیم خودمو گرفتم تصمیم گرفتم که دیگه ادامه ندم زندگی رو با نابودی دیانا منم نابود بشم
پامو گذاشتم رو گاز چشامو بستم تو دره ها بودم
جلوم خالی بود
اره ارسلان تو نابود شو چون دیانا نابود شده
دیانا اااا کجایی
😭😭😭😭😭😭
نه
من امیدمو از دست نمیدم دیانا هسا وجود داره
مطمئنم
پامو گذاشتم رو ترمز
عه! 😳
#زیباترین_عشق
یه هفته بعد
دیانا _بعد اونهمه قزایا من دیوونه شده بودم ممد منو نجات داد دوباره منو کرد تو زندان خودش که عذابش بیشتره 😭من چه گناهی کردمممم😓که زجر بکشم ارسلان کجایی آخه کجاا ااا
آخ گلوم
دوباره آب خودم و به حال خودم گریه کردم
ممد _درو باز کردم
دیانا بسه دیگه فکر گلوتو کن
من چه گناهی کردم از روزی ک آوردت اینجا جیغ جیغ چ خبره ارسلان نیس اگه بود پیدات میمرد معلوم نیست الان با عسل کجاس
دیانا _چی گفتی ممد؟ عسل؟
عسل لو از کجااا میشناسی
ممد _وا چته خب دوستت گفت بم
دیانا _درووغغ نگو تو اصلا نیکا و ندیدی
ممد _چرا میرفتم خونتون مانامنش اونجا بود خودش اونجا بود
دیانا_ممد خیلی نامردی عذابم نده دیوونم کرده آخه چرا
نمیذاری از این جهنم برم بیرون
برم پیش ارسلان چرا
ممد _چون میخوام مال من باشی
دیانا _من مال تو نمیشم عوضی نمیشم برو و از اینجا بیرو
اوهو اوهو
اَه بازم سرفه های گلو خراش
این اشکال نداره دلم خراش میخوره از نامردایی مثل تو نامرد
ممد _بس کن دیانا
ممد _اشغال عوضی برو نمیخوام ببینمت من فقط ارسلان و میخوام حالا بسوز من ازت بدم میاد بفهمم
ممد _بی اختیار بخش سیلی زدم
دیانا _آخ
خیلی بی شرفی اشغال
دستی به لبم کشیدم از ترکاش ک هیچ از گوشش خون میومد با سیلی که بهم زد نفرتم بیشتر شد و جیغ بلندی کشیدم
ممد _(آه لعنت به خودم گند زدم به همه چیز)
دیانا _با لرزش بدنم مدام اینو تکرار میکردم تنها امیدم بود 😭 من دست به خودکشی نمیزنم تا یه روزی ارسلان رو ببینم
عسل _تصمیم گرفته بودم به قول و قرار نرم و خودم را قاطی ماجرا ها نکنم
دیانا نیس دیگه در هر صورتی ارسلان و تصاحب میکنم پولم ک ب اندازه کافی هست
بهتره وارد نشم کار به پلیس بین الملل میکشه
ارسلان _مثل روانی ها بودم خواب و خوراک نداشتم دیگه امیدی هم نداشتم به جز دیانا ولی اون نیست اون از پیشم رفته اون رفته دیانای من رفته 😭😭😭😭
بلند شدم با حموم سر روی کثیف و اون بوی سیگارو اون حال بد رفتم تو ماشینم پامو گذاشتم رو گاز به نهایت سرعت رسیده بودم تصمیم خودمو گرفتم تصمیم گرفتم که دیگه ادامه ندم زندگی رو با نابودی دیانا منم نابود بشم
پامو گذاشتم رو گاز چشامو بستم تو دره ها بودم
جلوم خالی بود
اره ارسلان تو نابود شو چون دیانا نابود شده
دیانا اااا کجایی
😭😭😭😭😭😭
نه
من امیدمو از دست نمیدم دیانا هسا وجود داره
مطمئنم
پامو گذاشتم رو ترمز
عه! 😳
۱۱.۰k
۰۵ فروردین ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.