داستان درون و بیرون(پارت ³¹)
داستان درون و بیرون(پارت ³¹)
🔵🌌💙🌌💙🌌💙🌌🔵
گریه کردم از دور صدای دارک اومد:(گریه هیچ چیزی رو درست نمیکنه!) یه دفعه شیشه شکست، به عروسک نگاه کردم، اون عروسک نبود، یه دونه چائو بود، اونا واقعین؟ جدی! سونیک میگفت اونا الکین، بهم نگاه کرد، سریع برداشتمش و دویدم سمت دارک، هر چی میرفتم نمیدیدمش، داد زدم:(دارک) صدای دارک اومد:(بعدا میبینمت، چمس!) قلبم تند تند میزد، اون کجا رفته بود؟ چائو رو نگاه کردم چائو با صدای نازی گفت:(ولم کن!) مگه نمیگن چائو ها حرف نمیزنن؟! ولش کردم، رفت توی لکه ی دستم
ادامه دارد...
#کمیک#داستان#رمان#سونیک#شدو#ناکلز#تیلز
🔵🌌💙🌌💙🌌💙🌌🔵
گریه کردم از دور صدای دارک اومد:(گریه هیچ چیزی رو درست نمیکنه!) یه دفعه شیشه شکست، به عروسک نگاه کردم، اون عروسک نبود، یه دونه چائو بود، اونا واقعین؟ جدی! سونیک میگفت اونا الکین، بهم نگاه کرد، سریع برداشتمش و دویدم سمت دارک، هر چی میرفتم نمیدیدمش، داد زدم:(دارک) صدای دارک اومد:(بعدا میبینمت، چمس!) قلبم تند تند میزد، اون کجا رفته بود؟ چائو رو نگاه کردم چائو با صدای نازی گفت:(ولم کن!) مگه نمیگن چائو ها حرف نمیزنن؟! ولش کردم، رفت توی لکه ی دستم
ادامه دارد...
#کمیک#داستان#رمان#سونیک#شدو#ناکلز#تیلز
۳.۲k
۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.