به وقت عاشقی♡... P=89 (آخرین پارت)
(صبح روز بعد)
ا. ت=اما بابا...
لی=دخترم اما بی اما...دیگه وقتشه برگردم کره همه کارام مونده...
کیم=خب شما هم بیاین با هم برگردیم
ا. ت=کوک نظرت چیه؟
کوک=هرچی تو بخوای عشقم...
ا. ت=تهیونگ و جیهوپ و جیمین
ته،جیهوپ، جیمین=بله؟
ا. ت=شما چی؟ دوست دارین برگردیم؟
جیمین=اره چرا که نه...
تهیونگ=من میمونم
جیهوپ=چرا؟
تهیونگ=من لوسی رو ول نمیکنم🗿
جیمین=تهیونگ مسخره بازی درنیار اون دختره یه چیز رومخه...اصن یه طوریه...
جیهوپ=داداش میدونم جدی نیستی ولی این کار و با آیندت نکن
تهیونگ=اما من عاشقشم 🗿
ا. ت=تهیونگ تو کلا یه بار دیدیش...
کوک=داداش یه چی بگم قلبت بشکنه؟
تهیونگ=چی؟
کوک=شوهر داره
تهیونگ=....
جیهوپ=خب فکر کنم موضوع حل شد...
(1 سال بعد)
کوک=(بعد از اینکه برگشتیم خیلی حس خوبی داشتیم...یه شروع تازه... یه حس خوب... من و پدرم رفتیم سر خاک مامانم و ا. ت هم با آقای لی رفتن پیش هانا....بعد از چند وقت هم صاحب دو تا دختر خوشگل شدیم که بخاطر عزیزانمون اسم یکیشون رو هانا و اسم یکی دیگشون هم هانول گذاشتیم و به خوبی و خوشی زندگی کردیم....
(تبریک میگم بچه ها! داستان تموم شد... این مدت باشماو لایک ها و کامنت هاتون حس خوب گرفتم و با هم بودیم و برام تجربه خاصی بود...فیک جدیدی رو شروع میکنم و خاطرات زیباتری باهاتون میسازم)
ا. ت=اما بابا...
لی=دخترم اما بی اما...دیگه وقتشه برگردم کره همه کارام مونده...
کیم=خب شما هم بیاین با هم برگردیم
ا. ت=کوک نظرت چیه؟
کوک=هرچی تو بخوای عشقم...
ا. ت=تهیونگ و جیهوپ و جیمین
ته،جیهوپ، جیمین=بله؟
ا. ت=شما چی؟ دوست دارین برگردیم؟
جیمین=اره چرا که نه...
تهیونگ=من میمونم
جیهوپ=چرا؟
تهیونگ=من لوسی رو ول نمیکنم🗿
جیمین=تهیونگ مسخره بازی درنیار اون دختره یه چیز رومخه...اصن یه طوریه...
جیهوپ=داداش میدونم جدی نیستی ولی این کار و با آیندت نکن
تهیونگ=اما من عاشقشم 🗿
ا. ت=تهیونگ تو کلا یه بار دیدیش...
کوک=داداش یه چی بگم قلبت بشکنه؟
تهیونگ=چی؟
کوک=شوهر داره
تهیونگ=....
جیهوپ=خب فکر کنم موضوع حل شد...
(1 سال بعد)
کوک=(بعد از اینکه برگشتیم خیلی حس خوبی داشتیم...یه شروع تازه... یه حس خوب... من و پدرم رفتیم سر خاک مامانم و ا. ت هم با آقای لی رفتن پیش هانا....بعد از چند وقت هم صاحب دو تا دختر خوشگل شدیم که بخاطر عزیزانمون اسم یکیشون رو هانا و اسم یکی دیگشون هم هانول گذاشتیم و به خوبی و خوشی زندگی کردیم....
(تبریک میگم بچه ها! داستان تموم شد... این مدت باشماو لایک ها و کامنت هاتون حس خوب گرفتم و با هم بودیم و برام تجربه خاصی بود...فیک جدیدی رو شروع میکنم و خاطرات زیباتری باهاتون میسازم)
۱۲.۲k
۰۹ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.