Part³
Part³
ا.ت ویو:
بعد از تموم شدن حرفم احساس کردم یکی داره نگام میکنه سریع چرخیدم ولی کسی اونجا نبود شونه ای بالا انداختم و سمت راه رو چرخیدم
ا.ت:واااه چقدر در اینجاست
بلند مین جی رو صدا زدم
ا.ت: مین جی بیا بالا ببین چقدر اتاق اینجاست
مین جی: باشه الان میام
صدای قدمهاش رو که از پلهها بالا میاومد رو میشنیدم دوباره سمت راهرو چرخیدم روی وسایل داخل راهرو یک لایه ضخیم از گرد و خاک نشسته بود
دلم میخواست تک تک اتاقها رو ببینم به سمت در یکی از اتاقها رفتم دستگیره در رو فشار دادم و در اتاق رو باز کردم، داخل اتاق یه تخت سفید بود، رفتم سمت اتاق بعدی و در رو باز کردم این اتاقم مثل اتاق قبلی بود با این تفاوت که رنگ این اتاق متفاوت بود با اتاق قبلی، رفتم سراغ یه اتاق دیگه دستگیره در رو فشار دادم ولی در اتاق قفل بود
ا.ت: ایییششش لعنتی بعد این همه سال هنوز پوسیده نشده؟
چند قدم به عقب رفتم و با تمام شتاب به سمت در رفتم و با پهلوم به در ضربه زدم در با شتاب باز شد و من چند قدم به جلو پرتاب شدم
در همین موقع مین جی گفت
مین جی: ا.ت من میرم سراغ بقیه اتاق ها
باشه زیر لب گفتم و سمت اتاق چرخیدم اتاق خیلی زیبا بود رنگ سفید اتاق واقعاً به دل مینشست ولی گرد و خاک زیبایی اتاق رو کم کرده بود وارد اتاق شدم داخل اتاق دو تا در بود که یکیش سرویس بهداشتی و یکی دیگش کلوزت روم
(چند مین قبل)
مین جی: ا.ت اگه وارد اتاقی شدی که دو تا در داشت یکیش سرویس بهداشتی یکیش کلوزت روم
ا.ت:از کجا میدونی؟
مین جی:توی توضیحاتش نوشته بود
پایان فلش بک
ا.ت ویو:
وسط اتاق یه تخت دونفره سفید که روبروش یه میز آرایشی بزرگ،کنار تخت یه کاناپه و یه پنجره بزرگ روبه حیاط عمارت بود که با پرده های حریر پوشیده شده بود
به سمت کلوز تروم رفتم پر از لباس بود
ا.ت:واو چقدر لباس، حیف این همه لباس خشگل که اینجا دارن خاک میخورن
همون جور که با خودم حرف میزدم از کلوزت رو اومدم بیرون و سمت میز بزرگ رو بروی تخت رفتم پر از لوازم آرایشی قدیمی بود یکی از کشو های میز رو باز کردم که دیدم...
ادامه دارد
شرط:
★بااینکه شرط ها نرسید ولی گذاشتم لطفا لایک و کامنت بزارید★
لایک:10
کامنت10
☺︎منتظرتونم★
ا.ت ویو:
بعد از تموم شدن حرفم احساس کردم یکی داره نگام میکنه سریع چرخیدم ولی کسی اونجا نبود شونه ای بالا انداختم و سمت راه رو چرخیدم
ا.ت:واااه چقدر در اینجاست
بلند مین جی رو صدا زدم
ا.ت: مین جی بیا بالا ببین چقدر اتاق اینجاست
مین جی: باشه الان میام
صدای قدمهاش رو که از پلهها بالا میاومد رو میشنیدم دوباره سمت راهرو چرخیدم روی وسایل داخل راهرو یک لایه ضخیم از گرد و خاک نشسته بود
دلم میخواست تک تک اتاقها رو ببینم به سمت در یکی از اتاقها رفتم دستگیره در رو فشار دادم و در اتاق رو باز کردم، داخل اتاق یه تخت سفید بود، رفتم سمت اتاق بعدی و در رو باز کردم این اتاقم مثل اتاق قبلی بود با این تفاوت که رنگ این اتاق متفاوت بود با اتاق قبلی، رفتم سراغ یه اتاق دیگه دستگیره در رو فشار دادم ولی در اتاق قفل بود
ا.ت: ایییششش لعنتی بعد این همه سال هنوز پوسیده نشده؟
چند قدم به عقب رفتم و با تمام شتاب به سمت در رفتم و با پهلوم به در ضربه زدم در با شتاب باز شد و من چند قدم به جلو پرتاب شدم
در همین موقع مین جی گفت
مین جی: ا.ت من میرم سراغ بقیه اتاق ها
باشه زیر لب گفتم و سمت اتاق چرخیدم اتاق خیلی زیبا بود رنگ سفید اتاق واقعاً به دل مینشست ولی گرد و خاک زیبایی اتاق رو کم کرده بود وارد اتاق شدم داخل اتاق دو تا در بود که یکیش سرویس بهداشتی و یکی دیگش کلوزت روم
(چند مین قبل)
مین جی: ا.ت اگه وارد اتاقی شدی که دو تا در داشت یکیش سرویس بهداشتی یکیش کلوزت روم
ا.ت:از کجا میدونی؟
مین جی:توی توضیحاتش نوشته بود
پایان فلش بک
ا.ت ویو:
وسط اتاق یه تخت دونفره سفید که روبروش یه میز آرایشی بزرگ،کنار تخت یه کاناپه و یه پنجره بزرگ روبه حیاط عمارت بود که با پرده های حریر پوشیده شده بود
به سمت کلوز تروم رفتم پر از لباس بود
ا.ت:واو چقدر لباس، حیف این همه لباس خشگل که اینجا دارن خاک میخورن
همون جور که با خودم حرف میزدم از کلوزت رو اومدم بیرون و سمت میز بزرگ رو بروی تخت رفتم پر از لوازم آرایشی قدیمی بود یکی از کشو های میز رو باز کردم که دیدم...
ادامه دارد
شرط:
★بااینکه شرط ها نرسید ولی گذاشتم لطفا لایک و کامنت بزارید★
لایک:10
کامنت10
☺︎منتظرتونم★
۳۳۷
۱۴ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.