استاد من
کارما : کوک کی بود
کوک : مامان بود
کارما : چی گفت ؟
کوک : گفتن دارن میان سئول
ا.ت : خدارو شکر حد عقل چند روز از تنبیهمون دیر تر انجام میشه (زیر لب )
بعد دانشگاه
ا.ت : کارما پیاده بریم
کارما : بریم
یهو از گیس کارما و و ا.ت کشیده شد و داخل ماشین رفتن
حالا کی بود
جئون جانکوک و جئون تیهونگ
تیهونگ مال کارما رو کشید کوک هم مال دوست دخترش
ا.ت : چرا نمی تونیم پیاده بریم
کوک : چون چه چسبیده به را
(مکالمه کوک و مادرش)
مادرش
کوک -
الو پسرم
- سلام مامان جانم
مامان جان ما نمی آییم چون به خاطر اینکه آمریکا بارون شدید میاد تا دیگه شاید نیام
_ باشه مامان
خدافظ پسرم
_خدافظ
(پایان مکالمه)
کوک : نمیان
کارا : چرا
شما که میدونید بهش گفت
کارما : باشه فقط ادمین خیلی گشاده
ادمین : خاموش بابا
بعد هم کوک تیهونگ رفتن بیرون
ا.ت : کارما بنظرم کوک داره بهم خیانت میکنه
کارما : چطور
ا.ت : سر یه ساعت مشخص میره و هر وقت دلش بخواد بر می گرده
کارما : آهان
کارما : ببین یچیزی بهت میگم به کوک نگو از من شنیدی
ا.ت : اوکی
کارما : داداش های من مافیان
کوک : مامان بود
کارما : چی گفت ؟
کوک : گفتن دارن میان سئول
ا.ت : خدارو شکر حد عقل چند روز از تنبیهمون دیر تر انجام میشه (زیر لب )
بعد دانشگاه
ا.ت : کارما پیاده بریم
کارما : بریم
یهو از گیس کارما و و ا.ت کشیده شد و داخل ماشین رفتن
حالا کی بود
جئون جانکوک و جئون تیهونگ
تیهونگ مال کارما رو کشید کوک هم مال دوست دخترش
ا.ت : چرا نمی تونیم پیاده بریم
کوک : چون چه چسبیده به را
(مکالمه کوک و مادرش)
مادرش
کوک -
الو پسرم
- سلام مامان جانم
مامان جان ما نمی آییم چون به خاطر اینکه آمریکا بارون شدید میاد تا دیگه شاید نیام
_ باشه مامان
خدافظ پسرم
_خدافظ
(پایان مکالمه)
کوک : نمیان
کارا : چرا
شما که میدونید بهش گفت
کارما : باشه فقط ادمین خیلی گشاده
ادمین : خاموش بابا
بعد هم کوک تیهونگ رفتن بیرون
ا.ت : کارما بنظرم کوک داره بهم خیانت میکنه
کارما : چطور
ا.ت : سر یه ساعت مشخص میره و هر وقت دلش بخواد بر می گرده
کارما : آهان
کارما : ببین یچیزی بهت میگم به کوک نگو از من شنیدی
ا.ت : اوکی
کارما : داداش های من مافیان
۲.۳k
۲۲ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.