ولی احساساتم واقعا شبیه یه طلسم میمونن
ولی احساساتم واقعا شبیه یه طلسم میمونن
بدترین ضربه ها رو میخورم اما لعنتی فقط به شدید تر شدنش اضاف میشه....
فکر میکردم تنها چیزی که نیاز دارم این بود که بقیه نباشن تا بتونم به چیزی که میخوام برسم ولی انگار اون چیزی که میخوامش ازم متنفره....
میخوام پیشت بمونم اما فقط خودم ضربه میخورم
حتی با وجود اینکه هیچوقت اینو نمیخونی ولی تو با وجود اینکه دست خودت نبود بهم ضربه های زیادی زدی
هیچوقت ازت ناراحت نمیشم چون هیچی تقصیر تو نبوده. تو فقط تحملمو نداشتی
و من بخاطر حس زیادی که بهت داشتم فقط بقیه رو اذیت کردم....
کاش میتونستم تموم احساساتم بهت رو نابود کنم ولی انگار نهایتش شدید تر میشن و حال خودمو بدتر میکنه
تنها چیزی که نیاز داشتم تو بودی و بدستت هم نیوردم
اگه میتونستم فقط احساساتمو نابود میکردم
بدون تو نمیتونم و حتی با تو هم نمیتونم چون ندارمت
این ته خودخواهیه نه؟ نمیتونم دیگه اون آدم مهربونه باشم که خودشو بخاطرت نابود میکنه ولی بازم نمیتونم دوستت نداشته باشم:)
بدترین ضربه ها رو میخورم اما لعنتی فقط به شدید تر شدنش اضاف میشه....
فکر میکردم تنها چیزی که نیاز دارم این بود که بقیه نباشن تا بتونم به چیزی که میخوام برسم ولی انگار اون چیزی که میخوامش ازم متنفره....
میخوام پیشت بمونم اما فقط خودم ضربه میخورم
حتی با وجود اینکه هیچوقت اینو نمیخونی ولی تو با وجود اینکه دست خودت نبود بهم ضربه های زیادی زدی
هیچوقت ازت ناراحت نمیشم چون هیچی تقصیر تو نبوده. تو فقط تحملمو نداشتی
و من بخاطر حس زیادی که بهت داشتم فقط بقیه رو اذیت کردم....
کاش میتونستم تموم احساساتم بهت رو نابود کنم ولی انگار نهایتش شدید تر میشن و حال خودمو بدتر میکنه
تنها چیزی که نیاز داشتم تو بودی و بدستت هم نیوردم
اگه میتونستم فقط احساساتمو نابود میکردم
بدون تو نمیتونم و حتی با تو هم نمیتونم چون ندارمت
این ته خودخواهیه نه؟ نمیتونم دیگه اون آدم مهربونه باشم که خودشو بخاطرت نابود میکنه ولی بازم نمیتونم دوستت نداشته باشم:)
۵۴۱
۲۴ آبان ۱۴۰۳