bad girl mafia
پارت ۱۱...
ببخشید طول کشید
سایشو : نامجون من و فرستاده
جی کی و آکیرو با وحشت به هم نگاه کردن و بعد زدن زیر خنده جوری که جی کی از روی صندلی افتاد و بعد خندیدن بلند شد :
جی کی : مدرکت ؟
سایشو : چون اون توی اداره پلیس کار میکنه و داره بهتون خیانت میکنه
جی کی و آکیرو بازم زدن زیر خنده و بعدش :
آکیرو : اینم یه دلیل دیگه که میگم توی بازیگری افتضاحی اون برای جمع آوری اطلاعات اونجاس
و سایشو که بازم گند زده بود با صدای داد جی کی به خودش اومد :
جی کی : میخواستی به ما دروغ بگی ؟
سایشو : ن ...... نه .... فقط
آکیرو یا لحن ترسناکی گفت :
آکیرو : یا همین الان میگی از طرف کی اومدی یا از یه راه دیگه وارد میشم
سایشو با لحن تمسخر آمیزی گفت :
سایشو : مثلا میخوای چیکار کنی؟
آکیرو : اممم نمیدونم بزار فکر کنم مثلا اینکه شوهر و بچه داری و اونا از این خبر ندارن که بارها بهشون خیانت کردی نه؟
سایشو : مدرکی داری ؟
آکیرو با تکون دادن سر به جی کی نشون داد بره یه لپ تاپ بیاره و بعد حدودا 2 دقیقه وارد اتاق شد و آکیرو یه فلش از توی کیف کمریش بیرون آورد و اون رو وصل کرد به لپ تاپ و تمام عکس ها و فیلمایی بودن که از یه شاهد خیلی قوی تر بود و بعد رو به سایشو گفت :
آکیرو : تازه شنیدم بچت کوچیکه و توی مدرسه ( International School Seoul) در حال تعلیمه درسته؟
جی کی خنده ای کرد و گفت؛
جی کی:فکر کردی ما میزاریم یه نفر همینجوری بیاید برامون کار کنه؟
اول به اندازه کافی ازش اطلاعات بدست میاریم...و یه نیشخند زد
سایشو : خ ...... خواهش میکنم کاری به بچم نداشته باش .
آکیرو : بیخیال من عاشق بچه هام ولی میتونم اون بچه رو یتیم کنم نه من که میدونم اون انقدری پدرش و دوست داره که نفس پدرش به بچت بنده بزار فکر کنم اسم بچت چی بود ....... آها آنتونی ..... آنتونی ویلیامز دورگه کره ای تایوانی درست نمیگم ؟
سایشو : باشه بهت میگم پس کاری به بچم نداشته باش .
جی کی : منتظریم
سایشو : من از ....... از طرف جیک اومدم
بعد این حرف سایشو ، آکیرو و جی کی وحشت زده شدن و فقط روی میز و نگاه میکردن تا جی کی گفت :
جی کی : و ...... ولی چطوری؟
سایشو : اره غیر ممکنه ولی اون از حبس فرار کرد
آکیرو : خیلی خب برای امروز کافیه
و رو به بادیگارد ادامه داد :
آکیرو : برای امروز کافیه ببرینش
و بادیگارد ها اومدن و سایشو رو بردن و آکیرو وقتی دید جی کی زیادی توی خودشه دستش و گذاشت روی شونه جی کی و گفت :
آکیرو : حالت خوبه ؟
جی کی : ا...... اره اره اوکیم
آکیرو : خیلی خب پس بریم
وقتی رفتند بالا دیدن همه دور هم جمع شدن و...
دوستتون دارم❤
ببخشید طول کشید
سایشو : نامجون من و فرستاده
جی کی و آکیرو با وحشت به هم نگاه کردن و بعد زدن زیر خنده جوری که جی کی از روی صندلی افتاد و بعد خندیدن بلند شد :
جی کی : مدرکت ؟
سایشو : چون اون توی اداره پلیس کار میکنه و داره بهتون خیانت میکنه
جی کی و آکیرو بازم زدن زیر خنده و بعدش :
آکیرو : اینم یه دلیل دیگه که میگم توی بازیگری افتضاحی اون برای جمع آوری اطلاعات اونجاس
و سایشو که بازم گند زده بود با صدای داد جی کی به خودش اومد :
جی کی : میخواستی به ما دروغ بگی ؟
سایشو : ن ...... نه .... فقط
آکیرو یا لحن ترسناکی گفت :
آکیرو : یا همین الان میگی از طرف کی اومدی یا از یه راه دیگه وارد میشم
سایشو با لحن تمسخر آمیزی گفت :
سایشو : مثلا میخوای چیکار کنی؟
آکیرو : اممم نمیدونم بزار فکر کنم مثلا اینکه شوهر و بچه داری و اونا از این خبر ندارن که بارها بهشون خیانت کردی نه؟
سایشو : مدرکی داری ؟
آکیرو با تکون دادن سر به جی کی نشون داد بره یه لپ تاپ بیاره و بعد حدودا 2 دقیقه وارد اتاق شد و آکیرو یه فلش از توی کیف کمریش بیرون آورد و اون رو وصل کرد به لپ تاپ و تمام عکس ها و فیلمایی بودن که از یه شاهد خیلی قوی تر بود و بعد رو به سایشو گفت :
آکیرو : تازه شنیدم بچت کوچیکه و توی مدرسه ( International School Seoul) در حال تعلیمه درسته؟
جی کی خنده ای کرد و گفت؛
جی کی:فکر کردی ما میزاریم یه نفر همینجوری بیاید برامون کار کنه؟
اول به اندازه کافی ازش اطلاعات بدست میاریم...و یه نیشخند زد
سایشو : خ ...... خواهش میکنم کاری به بچم نداشته باش .
آکیرو : بیخیال من عاشق بچه هام ولی میتونم اون بچه رو یتیم کنم نه من که میدونم اون انقدری پدرش و دوست داره که نفس پدرش به بچت بنده بزار فکر کنم اسم بچت چی بود ....... آها آنتونی ..... آنتونی ویلیامز دورگه کره ای تایوانی درست نمیگم ؟
سایشو : باشه بهت میگم پس کاری به بچم نداشته باش .
جی کی : منتظریم
سایشو : من از ....... از طرف جیک اومدم
بعد این حرف سایشو ، آکیرو و جی کی وحشت زده شدن و فقط روی میز و نگاه میکردن تا جی کی گفت :
جی کی : و ...... ولی چطوری؟
سایشو : اره غیر ممکنه ولی اون از حبس فرار کرد
آکیرو : خیلی خب برای امروز کافیه
و رو به بادیگارد ادامه داد :
آکیرو : برای امروز کافیه ببرینش
و بادیگارد ها اومدن و سایشو رو بردن و آکیرو وقتی دید جی کی زیادی توی خودشه دستش و گذاشت روی شونه جی کی و گفت :
آکیرو : حالت خوبه ؟
جی کی : ا...... اره اره اوکیم
آکیرو : خیلی خب پس بریم
وقتی رفتند بالا دیدن همه دور هم جمع شدن و...
دوستتون دارم❤
۴.۶k
۲۴ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.