فیک خانه وحشت
پارت ۱۶
(امشب دوتا پارت آپ کردم قدرمو بدونین🌚)
صبح بیدار شدم و حاضر شدم رفتم با مامانم خونه تو خونه پای لپ تاپ نشسته بودم و داشتم سریال مورد علاقمو نگا میکردم که زنگ در خورد...
ا.ت: ماماننننن درو میزنن
مامانش: خب برو بازش کن
ا.ت: چرا تو بازش نمیکنی
مامانش: من دستم بندعه خانم ا.ت تنبلی رو کنار بزار و برو ببین کیه اون بدبخت دو ساعته پشت در موندعه
ا.ت: اوووف
بلند شدم و رفتم در رو باز کردم پستچی بود ی بسته بود دستش
پستچی: خانم ا.ت؟
ا.ت؟ بله منم
پستچی: همم این پاکت برای شماس لطفا اینجا رو امضا کنین
ا.ت: بله
ورقه رو امضا کردم یعنی کی فرستاده تو پاکت چیه بیخیال این حرفا از کنجکاوی پاک رو باز کرد وا کارت عروسیه
مامان ا.ت: کی بود؟
ا.ت: پستچی ، کارت عروسی آورده معلوم نیس کدوم نکبتی عروسی میکنه که دعوتمون کردن
مامانش: عه باز کن ببینم کارت عروسی کدوم فامیله
ا.ت: مامان فک نکنم برا فامیل باشه فک کنم مال یکی از دوستانه چون برا من اومده
مامانش: همم خب باز کن ببینم
کاش هیچوقت بازش نمیکردم وقتی کارت عروسی رو بازش کردم و دیدم که اسم جیمین و جنی نوشته شده منو برای عروسیشون دعوت کردن یعنی چی عوضیاا میخان منو دیووونه کنن هه خودشم نوشته مهمون ویژه😏 یعنی من مهمون ویژشونم دیگ از اینکه عذابم میده لذت میبرعه برا همین میخاد عذاب کشیدن منو جلو چشاش ببینه امید وارم خوشبخت شه و منو از یاد ببرعه دیگ هم جلو چشم سبز نشههه کارت عروسی رو پرت کردم زمین و از روش رد شدمم...
(امشب دوتا پارت آپ کردم قدرمو بدونین🌚)
صبح بیدار شدم و حاضر شدم رفتم با مامانم خونه تو خونه پای لپ تاپ نشسته بودم و داشتم سریال مورد علاقمو نگا میکردم که زنگ در خورد...
ا.ت: ماماننننن درو میزنن
مامانش: خب برو بازش کن
ا.ت: چرا تو بازش نمیکنی
مامانش: من دستم بندعه خانم ا.ت تنبلی رو کنار بزار و برو ببین کیه اون بدبخت دو ساعته پشت در موندعه
ا.ت: اوووف
بلند شدم و رفتم در رو باز کردم پستچی بود ی بسته بود دستش
پستچی: خانم ا.ت؟
ا.ت؟ بله منم
پستچی: همم این پاکت برای شماس لطفا اینجا رو امضا کنین
ا.ت: بله
ورقه رو امضا کردم یعنی کی فرستاده تو پاکت چیه بیخیال این حرفا از کنجکاوی پاک رو باز کرد وا کارت عروسیه
مامان ا.ت: کی بود؟
ا.ت: پستچی ، کارت عروسی آورده معلوم نیس کدوم نکبتی عروسی میکنه که دعوتمون کردن
مامانش: عه باز کن ببینم کارت عروسی کدوم فامیله
ا.ت: مامان فک نکنم برا فامیل باشه فک کنم مال یکی از دوستانه چون برا من اومده
مامانش: همم خب باز کن ببینم
کاش هیچوقت بازش نمیکردم وقتی کارت عروسی رو بازش کردم و دیدم که اسم جیمین و جنی نوشته شده منو برای عروسیشون دعوت کردن یعنی چی عوضیاا میخان منو دیووونه کنن هه خودشم نوشته مهمون ویژه😏 یعنی من مهمون ویژشونم دیگ از اینکه عذابم میده لذت میبرعه برا همین میخاد عذاب کشیدن منو جلو چشاش ببینه امید وارم خوشبخت شه و منو از یاد ببرعه دیگ هم جلو چشم سبز نشههه کارت عروسی رو پرت کردم زمین و از روش رد شدمم...
۳۴.۱k
۰۱ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.