اگه جنبه نداری نخون اگه هیتری نخون اینا از قوه تخیل میاد
اگه جنبه نداری نخون اگه هیتری نخون اینا از قوه تخیل میاد و هیچ ربطیی تکید میکنم هیچ ربطی به دنیای واقعی نداره پس ادم باش و الکی هیت درست نکن
(کمک قلبم داره اتیش میگیره)
(Help, my heart is on flre)
P¹⁶
دوستان به بزرگی خودتون ببخشید اولین باره اس.مات مینویسم
ویو ا/ت
روم خیمه زد برعکسش کردم و الان من روش بودم ل.باشو گرفتم و محکم مک میزدم اونم همراهیم میکرد(نویسنده:احساس نیکنم شبیه فیلم های امریکایی شده نه کیداراما) اومد روم و لباسمو در اورد و به کیسمون ادمه دادیم بعد ¹مین ول کرد و اومد سراغ گردنم محکم مک میزد کمربندشو باز و کاملا لخ.تش کردم بعد از اینکه همدیگو رو لخ.ت کردیم
_اماده ای
_زود باش
و واردم کرد
+عاح جیمین میدونی اولین بارمه
+میخوام مال خودم بکنمت
ویو جیمین
صبر کردم تا بهش عادت کنه و بعد تلم.به زدم
_عاححح جیمینن
با صداش تحری.ک میشدم و تند ترش میکردم
_عاحح
یه بار دیگه تلم.به زدم و بغلش کردم تا بخوابیم
صبح فرداش
ویو ا/ت
وقتی پاشدم با یه صورت کیوت مواجه شدم این همون ددی دیشب بود تو این فکرا بودم که دیدم بیدار شد
_خوبی
+بیشعور(زهرمار) دلم درد گرفتن نمی...
که دیدم بلندم کرده و گذاشت تو وان حموم و دلمو ماساژ داد دیکه خوابیدم
بیدار که شدم جیمین نبود رو تخت بوذم و لباسام تمیز بود سریع سریع رفتم پایین
+جیمین جیمین اها اجوما
اجوما:بله دخترم
+جیمین رو ندیدی
اجوما:گفت بهت بگم من دارم میرم جلسه تو نیا برات خوب نیست ساعت ¹¹ میام
+باشه ممنون
ادامه شو ¹ ساعت بعد مینویسم تایمر گذاشتم
(کمک قلبم داره اتیش میگیره)
(Help, my heart is on flre)
P¹⁶
دوستان به بزرگی خودتون ببخشید اولین باره اس.مات مینویسم
ویو ا/ت
روم خیمه زد برعکسش کردم و الان من روش بودم ل.باشو گرفتم و محکم مک میزدم اونم همراهیم میکرد(نویسنده:احساس نیکنم شبیه فیلم های امریکایی شده نه کیداراما) اومد روم و لباسمو در اورد و به کیسمون ادمه دادیم بعد ¹مین ول کرد و اومد سراغ گردنم محکم مک میزد کمربندشو باز و کاملا لخ.تش کردم بعد از اینکه همدیگو رو لخ.ت کردیم
_اماده ای
_زود باش
و واردم کرد
+عاح جیمین میدونی اولین بارمه
+میخوام مال خودم بکنمت
ویو جیمین
صبر کردم تا بهش عادت کنه و بعد تلم.به زدم
_عاححح جیمینن
با صداش تحری.ک میشدم و تند ترش میکردم
_عاحح
یه بار دیگه تلم.به زدم و بغلش کردم تا بخوابیم
صبح فرداش
ویو ا/ت
وقتی پاشدم با یه صورت کیوت مواجه شدم این همون ددی دیشب بود تو این فکرا بودم که دیدم بیدار شد
_خوبی
+بیشعور(زهرمار) دلم درد گرفتن نمی...
که دیدم بلندم کرده و گذاشت تو وان حموم و دلمو ماساژ داد دیکه خوابیدم
بیدار که شدم جیمین نبود رو تخت بوذم و لباسام تمیز بود سریع سریع رفتم پایین
+جیمین جیمین اها اجوما
اجوما:بله دخترم
+جیمین رو ندیدی
اجوما:گفت بهت بگم من دارم میرم جلسه تو نیا برات خوب نیست ساعت ¹¹ میام
+باشه ممنون
ادامه شو ¹ ساعت بعد مینویسم تایمر گذاشتم
۵.۵k
۱۵ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.