پارت ۵
پارت ۵
یونا: بعد از چند دقیقه نشستن دیدم واقعا نفسم درست نمیشه پس گفتم بلند شم برم پشت استیج تا حداقل منیجر یکاری بکنه پس بلند شدم و رفتم پشت استیج
کوک: داشتیم همینجوری با آرمیا حرف میزدیم که دیدم یونا بلند شد و رفت پشت استیج گفتم حتما کاری داشته گه رفته
یونا: بعد از چند دقیقه نشستن دیدم واقعا نفسم درست نمیشه پس گفتم بلند شم برم پشت استیج تا حداقل منیجر یکاری بکنه پس بلند شدم و رفتم پشت استیج
کوک: داشتیم همینجوری با آرمیا حرف میزدیم که دیدم یونا بلند شد و رفت پشت استیج گفتم حتما کاری داشته گه رفته
۲.۰k
۲۲ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.