p⁹
p⁹
"𝓙𝓾𝓷𝓰𝓴𝓸𝓸𝓴"
ات رو دیدم که با چاه یون داشتن میرفتن اونور خیابون. به ات زنگ زدم
♡سلام ارباب
به اینکه هنوز به من میگه ارباب لبخندی زدم
+ات همونجا که هستی وایسا یه اینچم تکون نخور
♡هان
به دورواطرافش نگاه کرد و گفت
♡نمیشه وسط خیابونم
خواستم اذیتش کنم. گفتم
+از دستور من سرپیچی میکنی
رفتم سمتش پشتش به من بود همین جوری داشت با تته پته جواب میداد.
دستمو زدم رو شونش که دومتر پرید هوا و یه جیغ صورتی کشید.چاه یون هم بخاطر ات جیغ کشیدگوشی رو قطع کردم و گفتم
+آروم بابا گوش ملت و کر کردین.
♡هییی شما بودین ارباب چرا یهو میاین خوب آدم سکته میکنه
+اگه جیغ زدن مسابقه داشت شما مدال میاوردین.😂
بم که ات رو دید چسبید بهش و ولش نکرد.
ات هم دیگه با بم جور شده بود
+خب الان که نمیشه وسط خیابون وایستیم.
بیاید بریم اونور.
رفتیم اون طرف سر یه میز سه نفره نشستیم.
بم هم نشست کنار پای من.
ازشون پرسیدم که چی میخوان
چاه یون: من یه بستنی میوه ایی
+ات تو
♡بستنی وانیلی
باشه ایی گفتم و از جام بلند شدم.
رفتم و بستنی هارو گرفتم. خودمم بستنی توت فرنگی گرفتم.
بستنی هارو گذاشتم رو میز. و خودمم نشستم سرجام...
"𝓙𝓾𝓷𝓰𝓴𝓸𝓸𝓴"
ات رو دیدم که با چاه یون داشتن میرفتن اونور خیابون. به ات زنگ زدم
♡سلام ارباب
به اینکه هنوز به من میگه ارباب لبخندی زدم
+ات همونجا که هستی وایسا یه اینچم تکون نخور
♡هان
به دورواطرافش نگاه کرد و گفت
♡نمیشه وسط خیابونم
خواستم اذیتش کنم. گفتم
+از دستور من سرپیچی میکنی
رفتم سمتش پشتش به من بود همین جوری داشت با تته پته جواب میداد.
دستمو زدم رو شونش که دومتر پرید هوا و یه جیغ صورتی کشید.چاه یون هم بخاطر ات جیغ کشیدگوشی رو قطع کردم و گفتم
+آروم بابا گوش ملت و کر کردین.
♡هییی شما بودین ارباب چرا یهو میاین خوب آدم سکته میکنه
+اگه جیغ زدن مسابقه داشت شما مدال میاوردین.😂
بم که ات رو دید چسبید بهش و ولش نکرد.
ات هم دیگه با بم جور شده بود
+خب الان که نمیشه وسط خیابون وایستیم.
بیاید بریم اونور.
رفتیم اون طرف سر یه میز سه نفره نشستیم.
بم هم نشست کنار پای من.
ازشون پرسیدم که چی میخوان
چاه یون: من یه بستنی میوه ایی
+ات تو
♡بستنی وانیلی
باشه ایی گفتم و از جام بلند شدم.
رفتم و بستنی هارو گرفتم. خودمم بستنی توت فرنگی گرفتم.
بستنی هارو گذاشتم رو میز. و خودمم نشستم سرجام...
۱۰.۵k
۰۶ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.