پارت ۱۴

م.ش : بیا دیدی چکار کردی
ویو شوگا
وقتی ات رفت یکم ناراحت شدم ولی بیخیال که گوشی بابام زنگ خورد
ب.ش:الو
؟سلام شما پدر ات هستین
ب.ش : بله.. خودمم چی شده
؟لطفا سری به بیمارستان... بیاین خانم ات تصادف بدی داشتن
ب.ش : چ..چی
م.ش: چیشده
گوشی بابام از دستش افتاد چرا انقدر شوکه شده
ب.ش: بیا بیا دیدی چکار کردی
شوگا : چرا مگه چیشده
ب.ش:ات تصادف کرده
شوگا: چییی(داد)
ویو شوگا
وقتی فهمیدم ات تصادف کرده سری از شرکت اومدم بیرون سوار ماشین شدم که برم بیمارستان نمیدونم چرا انقدر برام مهمه با سرعت گاز میدادم رسیدم به بیمارستان
شوگا : خانم پرستار ات کجاست
پرستار : شما چکارش میشین
شوگا : شوهرشم
پرستار: اتاق عملن
به سرعت خودمو رسوندم به اتاق عمل فقط دعوا میکردم که بلای سرش نیاد اوففف اتتت ..