می خوام خودم رو خفه کنم
می خوام خودم رو خفه کنم
از اول میگم امروز تولد بابام رفتم ظهر گرما بابابزرگ مادرید(بابای مامانم) راضی کردم بریم کیک بخریم از اون طرف مامان بابام صبح زنگ زد گفت می خواد پسرش را سورپرایز کنه الان به داداشم زنگ زدیم میگم شیرینی کیک هیچ خریدن میگه نه نخرید یعنی چی یعنی فقط ناهار درست کردن 😐می خواممم خودمو بکشممممممم
از اول میگم امروز تولد بابام رفتم ظهر گرما بابابزرگ مادرید(بابای مامانم) راضی کردم بریم کیک بخریم از اون طرف مامان بابام صبح زنگ زد گفت می خواد پسرش را سورپرایز کنه الان به داداشم زنگ زدیم میگم شیرینی کیک هیچ خریدن میگه نه نخرید یعنی چی یعنی فقط ناهار درست کردن 😐می خواممم خودمو بکشممممممم
۴۶۷
۱۱ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.