فیک کوک پارت ۶
میخواستم از رو پاش بیام پایین که منو به خودش فشار داد و لباشو محکم به لبام چسبوند و مکای عمیقی میزد از لبام
ممکنه دوسش داشته باشم ولی دلیل نمیشه که چون با رویا بحث کرده یا هر چیز دیگه ای با من سک*س کنه و ببوستم حداقل الان نه .. نمیشه
محکم هولش دادم و از رو پاهاش بلند شدم سریع از اتاق زدن بیرون رفتم سمت یکی از اتاقای مهمونو خودمو زیر پتو قایم کردم دلم میخواست همینجا گریه کنم و خودمو خالی کنم
کوک ویو
لعنتی من چیکار کردم حتما خیلی ترسیده
از تخت بلند شدم و شلوارم رو پوشیدم با اون حالت مستی که داشتم به سمت جایی که صدای هق هقی به گوشم میخوره حرکت کردم درو آروم باز کردم و رفتم داخل اتاق که همون لحظه صداش قط شد آروم روی تخت نشستم و دستش رو گرفتم
-من واقعا معذرت میخوام نمیخواستم این اتفاق بیوفته
+…
-من تو حال خودم نبودم لطفا من و ببخش
+( فین ) میدونی چی منو اذیت میکنه ( صدای گرفته )
همون لحظه از زیر پتو اومد بیرون
-…
+اینکه تو .. تو وقتی عصبی و با زنت دعوات شده میای اینجا ولی ایندفعه فرق داشت .. میدونی عمو میخوام بهت یه اعترافی کنم
-چیو
+منه احمق تو رو دیوانه وار دوست داشتم نه یه عنوان دوست نه به عنوان عموم به عنوان کسی که یه عمر باهاش باشم کسی که تو لحظه های شادی و غمم همراهم باشه ولی میدونی اینکه من نمیتونم مال تو باشم عذاب میده خیلی خیلی غذایی میده من از اینکه تو منو بوسیدی ناراحت نیستم برای این ناراحتم که تو فکر کردی من رویام و منو بوسیدی و این واق..
-از کجا میدونی که من فکر کردم رویایی
+چی .. یعنی چی
-من میخوام رابطممو عمیق تر باشه میدونی دلیلی که باعث شد من اینجا بیام چیه اینکه تنها کسی که منو آروم میکنه نویی نه هیچ خره دیگه ای وگرنه من چرا باید بیام اینجا هو …
+…
ممکنه دوسش داشته باشم ولی دلیل نمیشه که چون با رویا بحث کرده یا هر چیز دیگه ای با من سک*س کنه و ببوستم حداقل الان نه .. نمیشه
محکم هولش دادم و از رو پاهاش بلند شدم سریع از اتاق زدن بیرون رفتم سمت یکی از اتاقای مهمونو خودمو زیر پتو قایم کردم دلم میخواست همینجا گریه کنم و خودمو خالی کنم
کوک ویو
لعنتی من چیکار کردم حتما خیلی ترسیده
از تخت بلند شدم و شلوارم رو پوشیدم با اون حالت مستی که داشتم به سمت جایی که صدای هق هقی به گوشم میخوره حرکت کردم درو آروم باز کردم و رفتم داخل اتاق که همون لحظه صداش قط شد آروم روی تخت نشستم و دستش رو گرفتم
-من واقعا معذرت میخوام نمیخواستم این اتفاق بیوفته
+…
-من تو حال خودم نبودم لطفا من و ببخش
+( فین ) میدونی چی منو اذیت میکنه ( صدای گرفته )
همون لحظه از زیر پتو اومد بیرون
-…
+اینکه تو .. تو وقتی عصبی و با زنت دعوات شده میای اینجا ولی ایندفعه فرق داشت .. میدونی عمو میخوام بهت یه اعترافی کنم
-چیو
+منه احمق تو رو دیوانه وار دوست داشتم نه یه عنوان دوست نه به عنوان عموم به عنوان کسی که یه عمر باهاش باشم کسی که تو لحظه های شادی و غمم همراهم باشه ولی میدونی اینکه من نمیتونم مال تو باشم عذاب میده خیلی خیلی غذایی میده من از اینکه تو منو بوسیدی ناراحت نیستم برای این ناراحتم که تو فکر کردی من رویام و منو بوسیدی و این واق..
-از کجا میدونی که من فکر کردم رویایی
+چی .. یعنی چی
-من میخوام رابطممو عمیق تر باشه میدونی دلیلی که باعث شد من اینجا بیام چیه اینکه تنها کسی که منو آروم میکنه نویی نه هیچ خره دیگه ای وگرنه من چرا باید بیام اینجا هو …
+…
۱۰.۸k
۲۰ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.