فیک گل رزم،🌹

part6
ویو تهیونگ
خیلی پرو بود اگه بدونه من کیم دیگه جرعت نمیکنه حرف بزنه
ولی نمی تونم بهش بگم ریسک بزرگیه
پایان ویو
ویو جویون
این پسرا واقعا جذاب بودن میخواستم حرص این تهیونگو در بیارم و گرنه واقعا خوشگل و خوشتیپه
پایان ویو
ویو راوی
جیمین دست جویون رو گرفت و به سمت پذیرایی برد
همه توی مغذشون غوغا بود ولی کسی حرفی نمیزد تا اینکه
جیهوپ گفت
∆خب خانومی شما باید هر کاری که ما میگیم انجام بدی( سرد)
€پخت و پز تمیز کاری و..... کلا همچی
جویون ابرو شو انداخت بالا و گفت
+من خونه خودمون دست به سیاه سفید نمیزدم اینجا کار کنم عمرا
~کوچولو نکتش همینه اینجا خونتون نیست
+هیم درسته و برای همین شما منو میبرید خونمون اینجوری میبخشمتون
×میبخشمتون؟
هع تو مارو میبخشی جوجه؟ 😏
+خیلی خب خودتون خاستید من هیچ کاری نمیکنم تا ولم کنید
^ببین دختر جون لج نکن با بد کسایی در میوفتی
الان هم ما میریم بیرون یک سریع کار داریم وقتی امدیم زمین باید برق بزنه غذا اماده باشه
ظرف هارم بشور اوکی؟

+😂😂هههه تو خواب ببینی

☆اگه کار هارو نکرده باشی تنبیه میشی
+منظورت چیه؟
☆منحرف منظورم از تنبیه اینه که میندازمت توی انباری انباریمون مار داره 😂😂(از اون خنده های جینی)

+ایشششش
_فکر فرار هم به سرت نمیزنه وگرنه بد میبینی
تازه فکر نمیکنم بتونی از نگهبان ها رد شی
+هه میبینیم
€خب دیگه بریم
اعضا: بریم

ویو جویون
پسرا رفتن اهی کشیدم خدایا چیکار کنم
تصمیم گرفتم فرار کنم
منو چه برسه به تمیز کاری اه اه
یک نقشه کشیدم و....