جنگل راز آلود
جنگل راز آلود
پارت ۱۱
جیمین:خوب بیا بریم بیرون از ایو جنگل .... ههییی روزگار بالاخره نمردیم و خوناشام شدیم
ات:🤣🤣
جیمین:هیییییی نخند میام برات هاااا
ات:😂😂باش باش😂😂
تا ۱۰ دقیقه حرف نزدن
جیمین:پس کی میرسیم؟؟؟؟؟؟
بخدا حوصلم رید اینقد شاخ و برگ دیدم پاهامم پوکید (با حالت اعتراضی)
ات:عزیز لطفا صبور باش....اِاِاِ ی نور دیدیم ... بیرونه .... بیا بدییم
جیمین:باشه
بعد از ۱ دقیقه دویدن و نفس نفس زدن
جیمین:چن روزه نور خورشید ندیدم
ات:منم... راستی جیمینا می خواستم ی چی بگم
جیمین ویو
بهم گفت می خوام ی چی بگم دروغ چرا قلبم تند میزنه پس گفتم
جیمین:بگو مردم از استرس
ات:خب... من...
جیمین:ات بگو دارم سکته میزنم هااااا
ات:من...من..به تو علاقه دارم
جیمین ویو
وقتی اینو گفت قلبم اینقدر تند میزد که فکر میکردم نمیزنه پس منم به هزار زور لب زدم
جیمین:دروغ چرا...منم دوست دارم
دیدم داره با تعجب نگا میکنه
ات:...........
پارت ۱۱
جیمین:خوب بیا بریم بیرون از ایو جنگل .... ههییی روزگار بالاخره نمردیم و خوناشام شدیم
ات:🤣🤣
جیمین:هیییییی نخند میام برات هاااا
ات:😂😂باش باش😂😂
تا ۱۰ دقیقه حرف نزدن
جیمین:پس کی میرسیم؟؟؟؟؟؟
بخدا حوصلم رید اینقد شاخ و برگ دیدم پاهامم پوکید (با حالت اعتراضی)
ات:عزیز لطفا صبور باش....اِاِاِ ی نور دیدیم ... بیرونه .... بیا بدییم
جیمین:باشه
بعد از ۱ دقیقه دویدن و نفس نفس زدن
جیمین:چن روزه نور خورشید ندیدم
ات:منم... راستی جیمینا می خواستم ی چی بگم
جیمین ویو
بهم گفت می خوام ی چی بگم دروغ چرا قلبم تند میزنه پس گفتم
جیمین:بگو مردم از استرس
ات:خب... من...
جیمین:ات بگو دارم سکته میزنم هااااا
ات:من...من..به تو علاقه دارم
جیمین ویو
وقتی اینو گفت قلبم اینقدر تند میزد که فکر میکردم نمیزنه پس منم به هزار زور لب زدم
جیمین:دروغ چرا...منم دوست دارم
دیدم داره با تعجب نگا میکنه
ات:...........
۱.۹k
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲