پارت سیزده my vampire

ات کوک لطفا بیدار سو بهت نیاز دارم گریه
ات با گریه پیش کوک خوابش برد
کوک ویو
با سردردی بلند سدم دیدم ات پیشم خوابه صورتش خیسه اون اون واسه من گریه کرده
جیمین ویو
یهو صدای ذهن کوک اومد همه اومد توی اتاق
جیمین کوککک گریه
کوک رو بغل کرد
کوک با بدبنتی بلند سد
جیمین اینو ات داد گفت بخوری
کوک یه بسته خون؟؟
جیمین اره
کوک ممنون
کوک خوردش و سه ثانیه ای سرحال شد اومد پایین پیش ات رفت
کوک کوچولو بیدار شو
ات جونگ کوک بزار بخوابم.. واستا جونگ کوک پرید بغلش
ات ببین اگه میرفتی اون دنیا میومدم باهات بفهم نمیتونی جایی بری من نباشنمممممم
کوک باشه چطور اومدی اینجا
جیمین خب از اونجا سرو شد که ات از دیدن شلاق خوردن کوم اعصبانی شد نامجون گربتش ولی خب نتونست ات با تمام سرعتش کل افرادو زد یون رو هم کشت
کوک خب کوچولو بزرگ سدی
ات یاااا
کوک باشه خنده
بورام. خب بهتره بریم
ات اره
پسرا اره
رفتیم یهو یه نمیدونم چیچی. بود یه مرد گنده با یون بود
یون با جونگ کوک کار دارم
کوک باشه
ات نه هر کاری داری بامن
یون. باشه نیشخند
یون اگه تونستی اینو بکشی میتونی منو تحویل پلیس بدی
ات باشه نیخشند
کوک اینکارو نکن
ات ببین تو دوستامو نجات دادی منم لطفتو جبران میکنم
کوک چی نه
ات اره رفت داخل یه اتاق همه پسرا اومدن توی یه اتاق جدا طبقه بالا