من خیانت نکردم پارت 2

وقتی متوجه دست هیوجین شدم که داره همینجوری بالا و پایین می‌بره به سمتش حرکت کردم ، و روبه روش نشستم .


هیوجین : خیلی خوشگل تراز عکستی
من با خجالت گفتم ممنون وسرمو پایین انداختم ،

حدود ۶ ثانیه بود که نگاه هیوجینو رو خودم حس می کردم ، که سرمو بالا گرفتم و نگاش کردم با نگاهم هول شد و منو رو برداشت و گفت :چی میخوری بیبی

ومنم بخاطر هول شدنش خندم گرفت در حدی که داشتم پاره میشدم
-یااا چرا میخندی
_هی چی هیچی 🤣🤣
-به منم بگو می خوام بخندم
_بخاطر اون هول شدنت خندم گرفت همین 🤣
-اووو 😅خب ول کن چی میخوری
_اوپا چرا حرفو عوض میکنی 🤣🤣
که گارسون سفارش میز بقلی رو می‌ریزه روی هیوجین

-چته
گارسون هم روش اونور بودو و با صدای دیپی که برای تو خیلی آشنا بود گفت ببخشید . میخواست بره که هیوجین میگه کجا میری عوضی روشو بر می‌گردونه و به تو یجوری نگاه می‌کنه و میگه بخاطر این ولم کردی و یه دست مال برمیداره و میده به هیوجین
هیوجین می خواست کاری کنه که رئیس کافه میاد وقتی ترو میبینه میمونه و با دهنه باز که به تو داره نگاه می‌کنه میگه ببخشید پسرم از وقتی که عشقش ولش کرده دیونه شده
وقتی بابا یه فلیکس یعنی بنگ چان گفت فلیکس دیونه شده از سر میز بلند شدی و به جایی که فلیکس رفت رفتی