شکلات تلخ'
شکلات تلخ'
ᵖᵃʳᵗ'₂₈
اشک های دخترک به سرعت از چشمای قهوه ای رنگش میچکید نامه ای که توی دستش بود زمین افتاد و چشمای گریان فورا از اون خونه خارج شد
+چرا...چرا..من باید اخر از همه اینو بدونم
؛ات...چیشده
+جه چانا
دخترک خودشو توی بغل دوست جدیدش انداخت و تا میتونست گریه کرد
؛الان بهتری
+اهوم... ممنون
؛چیشده...اونطوری که گریه میکردی
+من فهمیدم.......
حرف دخترک با زنگ خوردن گوشیش قط شد
+الو
-ات فورا بیا خونه
-(قط کردن)
+من باید برم فردا میبینمت
بارون گرفت و تقریبا داشت شب میشد هیچ ماشینی هم نبود دخترک محبور بود پیاده بره
-معلوم هست کحایی این وقط شب...تازه امروز مرخص شدی
+خب به حال تو چه فرقی دو روز بستری بودم حتی یه زنگم بهم نزدی
پسرک داشت به شمای قهوه ای پر از اشک و موهای خیس دخترک نگاه میکرد
+اصلا میشنوی چی میگم
-من کار داشتم
+من میرم توی اتاقم
دخترک چون خیس بود پاش سر خورد ولی نیوفتاد که باعث خنده ی ریز پسرک شد
صبح
+صبحانه چی داریم
-صبح بخیر
+افتاب از کدوم طرف دراومده
-از راست...وسایلاتو جمع کن قراره بریم پنت هاوس
+چی واقعا
دخترک خیلی حوشحال شد ولی یاید محل کارش افتاد که فاصله محل کارش تا پنت هاوس ۳۰مینه
+خوبه
-خوشحال نشدی
+هوفف چرا خب
-دویون برو
+دویون نرو
-دویون برو میگم
....................
#فیک
#وانشات
#بیتیاس
ᵖᵃʳᵗ'₂₈
اشک های دخترک به سرعت از چشمای قهوه ای رنگش میچکید نامه ای که توی دستش بود زمین افتاد و چشمای گریان فورا از اون خونه خارج شد
+چرا...چرا..من باید اخر از همه اینو بدونم
؛ات...چیشده
+جه چانا
دخترک خودشو توی بغل دوست جدیدش انداخت و تا میتونست گریه کرد
؛الان بهتری
+اهوم... ممنون
؛چیشده...اونطوری که گریه میکردی
+من فهمیدم.......
حرف دخترک با زنگ خوردن گوشیش قط شد
+الو
-ات فورا بیا خونه
-(قط کردن)
+من باید برم فردا میبینمت
بارون گرفت و تقریبا داشت شب میشد هیچ ماشینی هم نبود دخترک محبور بود پیاده بره
-معلوم هست کحایی این وقط شب...تازه امروز مرخص شدی
+خب به حال تو چه فرقی دو روز بستری بودم حتی یه زنگم بهم نزدی
پسرک داشت به شمای قهوه ای پر از اشک و موهای خیس دخترک نگاه میکرد
+اصلا میشنوی چی میگم
-من کار داشتم
+من میرم توی اتاقم
دخترک چون خیس بود پاش سر خورد ولی نیوفتاد که باعث خنده ی ریز پسرک شد
صبح
+صبحانه چی داریم
-صبح بخیر
+افتاب از کدوم طرف دراومده
-از راست...وسایلاتو جمع کن قراره بریم پنت هاوس
+چی واقعا
دخترک خیلی حوشحال شد ولی یاید محل کارش افتاد که فاصله محل کارش تا پنت هاوس ۳۰مینه
+خوبه
-خوشحال نشدی
+هوفف چرا خب
-دویون برو
+دویون نرو
-دویون برو میگم
....................
#فیک
#وانشات
#بیتیاس
۱۱.۳k
۲۵ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.