دختر عموی خشن من پارت: 5
با کسی که دیدم خشکم زد
اون کوک بود ینی خونه اونم اینجا بود
هانا: عهه کوک اینجا چیکار میکنی
کوک: درواقع من باید از تو میپرسیدم
هانا: اااا پس همسایه ایم
کوک: اره خیلی خوبع حالا این لیدی زیبا با ما میاد بار باهم بریم پیش بقیه؟
هانا: نع من.....
کوک:یااا قبول کن دیگه
هانا: آیییش باشه
*
وقتی رسیدیم بار هیوجو رو از دور دیدم کع داره دست تکون میده رفتیم پیششون کنار هم نشستیم
هیو جو: عه شما باهم اومدیننن نکنه خبریههه(لبخند و نگاه شیطانی)
هانا: عوضیه حرومزاده خفه شو
هیو جو: گمشو
هانا: فقط خفه
جیمین: تو که کره ایت خوب نبود ولی فحش هارو خوب بلدی
هانا: من هرجا بخوام برم اول فوش های کشور و یاد میگیرم بعد بقیه چیزارو
کوک: اونوقت چرا
هیو جوچون هانا هرروز خدا دعوا راه میندازه بخاطر همین
تهیونگ: او پس حواسمون باید باشه که باهاش دعوا نکنیم
هانا.نه بابا من......
هیو جو: باز تو چی گیر کردی
هانا.اینطوری نیسم به کره ای چی میشه؟(فرانسوی)
هیو جو: من...این..طوری نیستم
هانا.اها من اینطوری نیستم
چان: حالا چجوری اومدین باهم
کوک: وقتی داشتم از خونه بیرون میومدم دیدم هانا از خونه روبه رو ایم اومد بیرون و اینطوری فهمیدیم همسایه ایم و دیگه باهم اومدین
چان: اها
گارسون: چی میل دارید
هانا: هیو جو بگو من سه شیشه الکل ۱۰۰ درصد میخوام(فرانسوی)
هیو جو:هی سنت قانونی نیست
هانا: کی گفته18سالمه
سوبین: ولی تو کره19سال سن قانونیه
هانا: اشکال نداره قانون مهم نیس
هیو جو: اوکی پس گارسون به سفارشامون سه تا شیشه ۱۰۰ درصد الکل اضافه کن
همه: چییی
بومگیو: توکه ظرفیتت پایینه
هیوجو: هانا میخواد
نامی: هانا میخوای همشو بخوری
هانا: نه میکنم تو کو.....
نزاشتن ادامه بدم پریدن تو حرفم
یونجون: یااااااا
هانا.نه میگم میکنم تو کو.....
بازم نزاشتن حر4مو کامل کنم
فیلیکس: یا اوکی فهمیدیم میخوای بکنی تو کو
هانا: نههه میخوام بکنمش.......
لینو: میخوای بکنیششششش
هانا: نهه بابا میخوام بکنمش تو کوچه نمیزارید آدم حرف بزنه که
همه زدن زیر خنده
هیو جو.واییییی فق لینو که میگفت میخوای بکنیش😂😂😂😂😂
هانا: ای بابا اص نمیزارن آدم حرف بزنه
هیو جو: خوبه کسی زبون تو رو هم نمیفهمه نکه ما انسانیم
هانا: درسته شما انسانین منم فرشته برای همین نمیتونین زبون منو بفهمین
کوک: وادافاخخخ جواب خوبی بود هیچی ندارم بگم
هیو جو: والا بیشتر به تو میخوره شیطان باشی تا فرشته
هانا: بازم با شما فرق دارم شیطانی از اول شیطان نبوده که اول فرشته بوده بعد شیطان شده
جین: تو هم به این جور چیزا باور داری
هانا: اره دیگه اینجا کی باور داره
جین: ی جورایی هوپ داره و نداره
هانا: او شت
جیمین: واییی تو ام مث خودمی(ذوق)
از حرفش یکم تعجب کردم و منظورشو نفهمیدم
هانا: چطور
کوک: این جیمین هیونگم ادم قانون شکنیه اصن قانون واسش اهمیتی نداره تاالانم کلی کار غیرقانونی انجام داده
هانا: وووا چه باحال
شیشه مشروبا رو اوردن یکی از شیشه هارو برداشتم و شروع به خوردن کردم
بعدنیم ساعت سه تاشونو خوردم
یونگی: تو مست نشدی الان
هانا: نه
هوپ: خوبه والا من یه شیششو بخورم مست میشم
هیو جو: ظرفیتش خیلی بالاست خیلی خیلی بالا
که یهو کوک بلند شد اومد سمتم با چیزی که گفت تعجب کردم
اون کوک بود ینی خونه اونم اینجا بود
هانا: عهه کوک اینجا چیکار میکنی
کوک: درواقع من باید از تو میپرسیدم
هانا: اااا پس همسایه ایم
کوک: اره خیلی خوبع حالا این لیدی زیبا با ما میاد بار باهم بریم پیش بقیه؟
هانا: نع من.....
کوک:یااا قبول کن دیگه
هانا: آیییش باشه
*
وقتی رسیدیم بار هیوجو رو از دور دیدم کع داره دست تکون میده رفتیم پیششون کنار هم نشستیم
هیو جو: عه شما باهم اومدیننن نکنه خبریههه(لبخند و نگاه شیطانی)
هانا: عوضیه حرومزاده خفه شو
هیو جو: گمشو
هانا: فقط خفه
جیمین: تو که کره ایت خوب نبود ولی فحش هارو خوب بلدی
هانا: من هرجا بخوام برم اول فوش های کشور و یاد میگیرم بعد بقیه چیزارو
کوک: اونوقت چرا
هیو جوچون هانا هرروز خدا دعوا راه میندازه بخاطر همین
تهیونگ: او پس حواسمون باید باشه که باهاش دعوا نکنیم
هانا.نه بابا من......
هیو جو: باز تو چی گیر کردی
هانا.اینطوری نیسم به کره ای چی میشه؟(فرانسوی)
هیو جو: من...این..طوری نیستم
هانا.اها من اینطوری نیستم
چان: حالا چجوری اومدین باهم
کوک: وقتی داشتم از خونه بیرون میومدم دیدم هانا از خونه روبه رو ایم اومد بیرون و اینطوری فهمیدیم همسایه ایم و دیگه باهم اومدین
چان: اها
گارسون: چی میل دارید
هانا: هیو جو بگو من سه شیشه الکل ۱۰۰ درصد میخوام(فرانسوی)
هیو جو:هی سنت قانونی نیست
هانا: کی گفته18سالمه
سوبین: ولی تو کره19سال سن قانونیه
هانا: اشکال نداره قانون مهم نیس
هیو جو: اوکی پس گارسون به سفارشامون سه تا شیشه ۱۰۰ درصد الکل اضافه کن
همه: چییی
بومگیو: توکه ظرفیتت پایینه
هیوجو: هانا میخواد
نامی: هانا میخوای همشو بخوری
هانا: نه میکنم تو کو.....
نزاشتن ادامه بدم پریدن تو حرفم
یونجون: یااااااا
هانا.نه میگم میکنم تو کو.....
بازم نزاشتن حر4مو کامل کنم
فیلیکس: یا اوکی فهمیدیم میخوای بکنی تو کو
هانا: نههه میخوام بکنمش.......
لینو: میخوای بکنیششششش
هانا: نهه بابا میخوام بکنمش تو کوچه نمیزارید آدم حرف بزنه که
همه زدن زیر خنده
هیو جو.واییییی فق لینو که میگفت میخوای بکنیش😂😂😂😂😂
هانا: ای بابا اص نمیزارن آدم حرف بزنه
هیو جو: خوبه کسی زبون تو رو هم نمیفهمه نکه ما انسانیم
هانا: درسته شما انسانین منم فرشته برای همین نمیتونین زبون منو بفهمین
کوک: وادافاخخخ جواب خوبی بود هیچی ندارم بگم
هیو جو: والا بیشتر به تو میخوره شیطان باشی تا فرشته
هانا: بازم با شما فرق دارم شیطانی از اول شیطان نبوده که اول فرشته بوده بعد شیطان شده
جین: تو هم به این جور چیزا باور داری
هانا: اره دیگه اینجا کی باور داره
جین: ی جورایی هوپ داره و نداره
هانا: او شت
جیمین: واییی تو ام مث خودمی(ذوق)
از حرفش یکم تعجب کردم و منظورشو نفهمیدم
هانا: چطور
کوک: این جیمین هیونگم ادم قانون شکنیه اصن قانون واسش اهمیتی نداره تاالانم کلی کار غیرقانونی انجام داده
هانا: وووا چه باحال
شیشه مشروبا رو اوردن یکی از شیشه هارو برداشتم و شروع به خوردن کردم
بعدنیم ساعت سه تاشونو خوردم
یونگی: تو مست نشدی الان
هانا: نه
هوپ: خوبه والا من یه شیششو بخورم مست میشم
هیو جو: ظرفیتش خیلی بالاست خیلی خیلی بالا
که یهو کوک بلند شد اومد سمتم با چیزی که گفت تعجب کردم
۸.۷k
۰۸ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.