شیپ باکودکو پارت دوم
در رو با پا باز کرد و رفت سمت وان و من رو اروم اونجا گذاشت از اون جایی که وان بیزی کشیده بود من دست هام رو روی لبه وان گذاشتم و بعد معنتظر بودم تا شیر اب رو باز کنه اما جای اون من و بوسید و سعی داشت عمیقش کنه از طریقوارد کردن زبونش داخل دهنم اما من هی گردنش و شونش رو به سمت عقب حل میدادم اما اصلا تکون نمیخورد چرا باید انقدر قوی باشه برای اینکه با دستام حلش ندم هر دو تا دستم رو گرفت و با دستاش اون ها رو به لبه های وان میخ کرد و اجازه حرکت بهشون رو نمیداد و برای اینکه زبونش رو بتونه وارد دهنم کنه کاری کرد که سرم رو به لبه وان تکیه بدم و در این کار هم موفق شد و وقتی سرم به لبه وان خورد میخواستم جیق بزنم اما تا دهنم رو باز کردم زبونش رو وارد دهنم کرده بود و بوسش رو عمیق تر کرد و بعد از اینکه دید داره نفس کم میاره ازم جدا شد و با جدید تمام بهم گفت: تو مال منی صاحب کل بدنت زندگیت روابطت منم پس باید ازم اطاعت کنی
و بعد ولم کرد و شیر ابی که مال چشمه بود رو باز کرد و رفت تاخودش دوش بگیره چون کل بدنش پر کام بود و تا خواست بیاد و...
.
.
بعقبه برای فردا
و بعد ولم کرد و شیر ابی که مال چشمه بود رو باز کرد و رفت تاخودش دوش بگیره چون کل بدنش پر کام بود و تا خواست بیاد و...
.
.
بعقبه برای فردا
۴.۹k
۱۸ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.