پارت ۱۷
(تو شوکه)نه(بغض)
(رفتن)
_نه نه نههه جونگکوک گند زدی اه
یه راست رفتم خونه اعضا پشت سره هم بهم زنگ میزدن ولی رد تماس میکردم گفتم اگه یه ذره استراحت کنم بعدش میفهمم باید چیکار کنم.
(یه ذره چشاشو بست که یدفعه با صدای بند گفت)
_پیداش میکنم
آره آره پیداش میکنم باید پیداش کنم اون عشقمه
بلند شد و رفت یه چند تا چیز گرفت و با بچه ها هماهنگ کرد واسه فردا تا....
(ا/ت ویو):
رفتیم با داداشم بیرون بعدش هم یه راست رفتیم خونه من به بهونه خوابیدن رفتم اتاقمو و کلی گریه کردم و هی میگفتم
+هق اگه هق میدونستم قراره بیام هق اینجا اینجوری بشه هیچ وقت نمیومدم...(گریه) اصلا از این به بعد من هیچوقت دیگه نمیرم پیشش من فقط طرفدارشم هیچ وقت هم مزاحمش نمی شم ولی آخه پس چرا اونروز انقدر بهم خودگذشتگی با وجود اون روز نمیتونم دیگه نادیده بگیرم(گریه)
(رفتن)
_نه نه نههه جونگکوک گند زدی اه
یه راست رفتم خونه اعضا پشت سره هم بهم زنگ میزدن ولی رد تماس میکردم گفتم اگه یه ذره استراحت کنم بعدش میفهمم باید چیکار کنم.
(یه ذره چشاشو بست که یدفعه با صدای بند گفت)
_پیداش میکنم
آره آره پیداش میکنم باید پیداش کنم اون عشقمه
بلند شد و رفت یه چند تا چیز گرفت و با بچه ها هماهنگ کرد واسه فردا تا....
(ا/ت ویو):
رفتیم با داداشم بیرون بعدش هم یه راست رفتیم خونه من به بهونه خوابیدن رفتم اتاقمو و کلی گریه کردم و هی میگفتم
+هق اگه هق میدونستم قراره بیام هق اینجا اینجوری بشه هیچ وقت نمیومدم...(گریه) اصلا از این به بعد من هیچوقت دیگه نمیرم پیشش من فقط طرفدارشم هیچ وقت هم مزاحمش نمی شم ولی آخه پس چرا اونروز انقدر بهم خودگذشتگی با وجود اون روز نمیتونم دیگه نادیده بگیرم(گریه)
۳.۸k
۰۴ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.