scenario
وقتی که بارداری و بچه لگد میزنه و دردت میگیره(درخواستی)
جونگکوک:اوه بیبی بانیمون مثل باباش بوکس دوست داره ولی به جای کیسه بوکس به شکم مامانش میزنه
تهیونگ:ا/ت خوبی؟ چیزیت که نشد شد؟
جیمین:اوه اوه موچیمون داره بزرگ میشه تو خوبی ا/ت؟ دردت اومد؟
نامجون: عشقم خوبی؟اذیت شدی؟اگه اذیت شدی بهم بگو
هوسوک: اوه امیدمون داره بزرگ میشه ولی داره مامانش رو اذیت میکنه
یونگی:ببین بچه جون مامانت واسه من مهمه پس حق نداری اذیتش کنی
جین: واییی بچم به مامانش لگد زد اشکال نداره عزیزم بیا بریم خودمون تو آینه ببینیم
جونگکوک:اوه بیبی بانیمون مثل باباش بوکس دوست داره ولی به جای کیسه بوکس به شکم مامانش میزنه
تهیونگ:ا/ت خوبی؟ چیزیت که نشد شد؟
جیمین:اوه اوه موچیمون داره بزرگ میشه تو خوبی ا/ت؟ دردت اومد؟
نامجون: عشقم خوبی؟اذیت شدی؟اگه اذیت شدی بهم بگو
هوسوک: اوه امیدمون داره بزرگ میشه ولی داره مامانش رو اذیت میکنه
یونگی:ببین بچه جون مامانت واسه من مهمه پس حق نداری اذیتش کنی
جین: واییی بچم به مامانش لگد زد اشکال نداره عزیزم بیا بریم خودمون تو آینه ببینیم
۱۲.۶k
۲۷ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.