P 4
P_4
دختر کیوت و بامزه ای بود فکر کنم عاشقش شدم
یهو از خود بی خود شدم رفتم سمتش و اون لبای قونچش رو توی دهنم گرفتم و مکش زدم لباش مزه توت فرنگی میداد خیلی تحریک شدم بلندش کرم بردمش توی اتاق حولش دادم رو تخت معلوم بود که خیلی ترسیده بود رفتم سمتش و دوباره اون توت فرنگی هارو خوردم وهمون جوری لباس ها مون رو در آوردم و رفتم سمت ترقوه هاش رو اونا کیص مارک گذاشتم
ویو ا.ت
تا به خودم اومدم دیدم جلوش لختم اومدم که با دستم خودم رو بپوشونم ولی اون نذاشت اومد سمت شروع کرد به کیص مارک گذاشتن اون قدر درد داشت که شروع کردم به ناله کردن
ویو تهیونگ
رفتم سمته اون س ی ن ه های درشت وخوش مزش که شبیه گیلاس های خوشمزه بود اومدم که بخورمشون صدای ناله شنیدم
تهیونگ + بیبی خوشت اومده اومممم
ا.ت_ اوممم ددی اونو میخوام حالم خوب نیست
تهیونگ +بیبی اوکی تو جون بخواه
ویو ا.ت
حالم خوب نبود نمیدونستم چیکار کنم تحریک شده بودم توی این فکر ها بودم که ......
تو خماری بمونید 😏😏
ادامه داره منتظر باشید
دختر کیوت و بامزه ای بود فکر کنم عاشقش شدم
یهو از خود بی خود شدم رفتم سمتش و اون لبای قونچش رو توی دهنم گرفتم و مکش زدم لباش مزه توت فرنگی میداد خیلی تحریک شدم بلندش کرم بردمش توی اتاق حولش دادم رو تخت معلوم بود که خیلی ترسیده بود رفتم سمتش و دوباره اون توت فرنگی هارو خوردم وهمون جوری لباس ها مون رو در آوردم و رفتم سمت ترقوه هاش رو اونا کیص مارک گذاشتم
ویو ا.ت
تا به خودم اومدم دیدم جلوش لختم اومدم که با دستم خودم رو بپوشونم ولی اون نذاشت اومد سمت شروع کرد به کیص مارک گذاشتن اون قدر درد داشت که شروع کردم به ناله کردن
ویو تهیونگ
رفتم سمته اون س ی ن ه های درشت وخوش مزش که شبیه گیلاس های خوشمزه بود اومدم که بخورمشون صدای ناله شنیدم
تهیونگ + بیبی خوشت اومده اومممم
ا.ت_ اوممم ددی اونو میخوام حالم خوب نیست
تهیونگ +بیبی اوکی تو جون بخواه
ویو ا.ت
حالم خوب نبود نمیدونستم چیکار کنم تحریک شده بودم توی این فکر ها بودم که ......
تو خماری بمونید 😏😏
ادامه داره منتظر باشید
۲۱۰
۳۰ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.