پارت ۵۹
ویو جیمین
الان چیشد
الان من خواب بودم دیگه
مطمئنن با من بود؟
شاید با من نبود بابا داشت با پسره که پشت سرم بود حتما حرف میزد
اخه کسی نبود
اهههه وایسا مگه دیوونه شدی
یه حس عجیبی داشتم انگار بین اسمونو زمینم
قلبم عجیب میزد ولی شیرین بود
الان چیکار کنم شتتتتت
رفتم پایین و سر جام نشستم و تظاهر کردم هیچی نشده
×عه جیمینی چته
∆یعنی چی چمه من که خیلی طبیعیم
×چیشده عاشق شدی؟
∆واتتتت معلومه؟
*کاملا
∆وای باید برم خونه
*حالا عاشق کی شدی
∆ترو خدا ببند
×اوکی بزار به بابای رابرت بگم
∆چی کی کجا رابرت کیه
×بابا سگ یونگی رابرت و باباشم میشه یونگی
∆نه نههه خودم میرم
×اوکی خو
*من بیام؟
∆نچ نچ خودم میرم....
الان چیشد
الان من خواب بودم دیگه
مطمئنن با من بود؟
شاید با من نبود بابا داشت با پسره که پشت سرم بود حتما حرف میزد
اخه کسی نبود
اهههه وایسا مگه دیوونه شدی
یه حس عجیبی داشتم انگار بین اسمونو زمینم
قلبم عجیب میزد ولی شیرین بود
الان چیکار کنم شتتتتت
رفتم پایین و سر جام نشستم و تظاهر کردم هیچی نشده
×عه جیمینی چته
∆یعنی چی چمه من که خیلی طبیعیم
×چیشده عاشق شدی؟
∆واتتتت معلومه؟
*کاملا
∆وای باید برم خونه
*حالا عاشق کی شدی
∆ترو خدا ببند
×اوکی بزار به بابای رابرت بگم
∆چی کی کجا رابرت کیه
×بابا سگ یونگی رابرت و باباشم میشه یونگی
∆نه نههه خودم میرم
×اوکی خو
*من بیام؟
∆نچ نچ خودم میرم....
۳.۵k
۰۸ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.