یک اشتباه

ا.ت تهیونگ سلام خوبی (تماس تلفنی)
ته آره مرسی
ا.ت ته امروز تعطیله میشه بیای دنبالم بریم بیرون.
ته آره چرا که نه
ا.ت باشه ساعت شیش بیا دنبالم
ته باشه عشقم خدافظ
موهامو بستم و یه لباس 👗 این شکلی پوشیدم ته ماشین نداشت چون سنمون کم بود پیاده رفتیم شهربازی
ته بریم ترن هوایی
ت.ا آره
ته آقا سه تا بیلیط لطفاً
آقاهه بله الان
حساب کردیم و رفتیم ولی چرا سه تا
ا.ت ته چرا سه تا گرفتی
ته مهمون داریم
ا.ت آهان باشه
ته سلام لوسی
لوسی سلام عزیزم همو بغل کردن لوسی اکس تهیونگه
ا.ت چی لوسی تو
لوسی سلام خانم خانما
ا.ت ته میای یه لحظه
ته بله ا.ت
ا.ت تو می‌دونی من از این یارو خوشم نمیاد
ته ا.ت اون فقط یه دوسته
ا.ت ولی من فکر نمیکنم تو اونو به عنوان یه دوست بدونی
ته بس کن
ا.ت تو همیشه از من ایراد میگیره و همه چیو چک میکنی اونوقت من (حرفش با چکی که تهیونگ بهش زد قطع شد )
ته ایکاش همون موقعی که سرطان معده داشتی میمردی
ا.ت با بغض سگی نگاهش می‌کنه
ته چیه حقیقت تلخه نه
ا.ت سریع از اونجا رفتم.....

شرایط پارت بعد ۳ لایک ۳ کامنت