معرفی میکا ی خون آشام
بعد اینکه به خون آشام تبدیل شد:
بعد اینکه به خون آشام تبدیل شد هم از
خون آشام ها و هم انسان ها متنفر بود.
میکا از خودش متفر بود و وقتی لاکوس و رنه
ازش پرسیدن که اون واقعا کیه گفت که فقط
یه خون آشام زشته.
اون هیچوقت لبخند نمی زد و همیشه بی
تفاوت و بی احساس بود.
اون همیشه خودشو به خاطر مرگ
خانوادش(بچه های یتیم خونه
یاکویا)سرزنش می کرد و تنها دلیل زندگیش
نجات یو بود.
میکا با کرول و فرید با سردی و بی تفاوتی
حرف می زد و سعی می کرد که زیاد
باهاشون حرف نزنه و بقیه خون آشام ها
مثل لاکوس که همیشه سعی می کرد با
میکا حرف بزنه رو نادیده می گرفت.
بعد اینکه به خون آشام تبدیل شد هم از
خون آشام ها و هم انسان ها متنفر بود.
میکا از خودش متفر بود و وقتی لاکوس و رنه
ازش پرسیدن که اون واقعا کیه گفت که فقط
یه خون آشام زشته.
اون هیچوقت لبخند نمی زد و همیشه بی
تفاوت و بی احساس بود.
اون همیشه خودشو به خاطر مرگ
خانوادش(بچه های یتیم خونه
یاکویا)سرزنش می کرد و تنها دلیل زندگیش
نجات یو بود.
میکا با کرول و فرید با سردی و بی تفاوتی
حرف می زد و سعی می کرد که زیاد
باهاشون حرف نزنه و بقیه خون آشام ها
مثل لاکوس که همیشه سعی می کرد با
میکا حرف بزنه رو نادیده می گرفت.
۹.۱k
۰۴ مهر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.