پارت³. جنبه ندارین نخونین .
از خواب بیدار شدم سر درد عجیبی داشتم به اطراف نگاه کردم تو خوابگاه بودم ..!
به ل**باسام که دقت کردم من اینا تنم نبود !
اصن من دیشب اینجا نبودم .
از جام بلند شدم گوشیمو از روی میز برداشتم ساعت ۱۱ بعد از ظهر بود .
حتما کایلی منو رسونده خوابگاه نباید نگران باشم .
امروز داشنشگاه نداشتم پس میتونستم از کایلی سوالی بپرسم .
از خوابگاه رفدم بیرون باهاش تماس گرفدم ،اینقدر بوق خورد تا قطع شد ..
_وات؟چرا جواب نمیده ؟
شماره لیا گرفدم ،خاموش بود !
گوشیمو با حرص گذاشتم تو کیفم و رفدم به کافه تا چیزی بخورم شاید اروم گرفدم یا شاید باهام تماس گرفدن .
داخله کافه رفدم میز تک نفری رو انتخاب کردم .
ی پسر جوون اومد سمتم منو داد دستم.
بعد از انتخاب ی قهوه منتظر شدم که بعد چند مین قهوه ام رو اوردن شروع به خوردن کردم که صدای پیامک برام اومد .
گوشیمو از کیفم در اوردم که با دیدن پیام جا خوردم .
_کی .کی از من عکس گرفده ؟؟؟؟
کلی عکس ب///رهنه از خودم فرستاده شده بود .
از جام ببند شدم که ی پیام اومد .
_روبه رو تو نگا کن .
روبه روم نگاه کردم که ی مرد نشسته بود گوشی دستش بود رفدم به سمتش که ...
به ل**باسام که دقت کردم من اینا تنم نبود !
اصن من دیشب اینجا نبودم .
از جام بلند شدم گوشیمو از روی میز برداشتم ساعت ۱۱ بعد از ظهر بود .
حتما کایلی منو رسونده خوابگاه نباید نگران باشم .
امروز داشنشگاه نداشتم پس میتونستم از کایلی سوالی بپرسم .
از خوابگاه رفدم بیرون باهاش تماس گرفدم ،اینقدر بوق خورد تا قطع شد ..
_وات؟چرا جواب نمیده ؟
شماره لیا گرفدم ،خاموش بود !
گوشیمو با حرص گذاشتم تو کیفم و رفدم به کافه تا چیزی بخورم شاید اروم گرفدم یا شاید باهام تماس گرفدن .
داخله کافه رفدم میز تک نفری رو انتخاب کردم .
ی پسر جوون اومد سمتم منو داد دستم.
بعد از انتخاب ی قهوه منتظر شدم که بعد چند مین قهوه ام رو اوردن شروع به خوردن کردم که صدای پیامک برام اومد .
گوشیمو از کیفم در اوردم که با دیدن پیام جا خوردم .
_کی .کی از من عکس گرفده ؟؟؟؟
کلی عکس ب///رهنه از خودم فرستاده شده بود .
از جام ببند شدم که ی پیام اومد .
_روبه رو تو نگا کن .
روبه روم نگاه کردم که ی مرد نشسته بود گوشی دستش بود رفدم به سمتش که ...
۷.۳k
۱۹ شهریور ۱۴۰۲