فیک عشق اجباری پارت 4
فیک عشق اجباری پارت ۴
زدم تو دهنش
ته: وا چرا اینجوری میکنی؟(با اصبانیت)
ا/ت: ته یا از اتاقم میری بیرون یا من میرم؟(باداد)
ته: هی اتاق تو اتاق منم میشه
ا/ت باشه پس من میرم
ا/ت ویو
رفتم بیرون سوار ماشین شدم
رفتم به یه هتل 5ستاره شب رو اونجا موندم
رفتم رو تخت و گوشیمو چک کردم دیدم ته زنگ زنده تا اومدم گوشیمو خاموش کنم ته زنگ زد
جواب دادم:
ا/ت: چیه (با داد)
ته: کجایی
ا/ت: هیچی بیرون
ته: بگو کدوم هتلی
ا. ت: هتل نیمروز
ته: بیا پایین دم درم
ا. ت: نمی خوام بیام دست از سرم بردار
ته ویو:
ا. ت گفت نمی خواد بیاد پایین من رفتم پیشش
درو زدم درو باز کرد گفتم: وسایلاتو جم کن همین حالا
ا. ت: نمی خوام:
ته: باشه پس خودم جم میکنم
ا. ت ویو
ته شروع کرد به جمع کردن وسایلام
شرط: 20پیام29تا لایک
زدم تو دهنش
ته: وا چرا اینجوری میکنی؟(با اصبانیت)
ا/ت: ته یا از اتاقم میری بیرون یا من میرم؟(باداد)
ته: هی اتاق تو اتاق منم میشه
ا/ت باشه پس من میرم
ا/ت ویو
رفتم بیرون سوار ماشین شدم
رفتم به یه هتل 5ستاره شب رو اونجا موندم
رفتم رو تخت و گوشیمو چک کردم دیدم ته زنگ زنده تا اومدم گوشیمو خاموش کنم ته زنگ زد
جواب دادم:
ا/ت: چیه (با داد)
ته: کجایی
ا/ت: هیچی بیرون
ته: بگو کدوم هتلی
ا. ت: هتل نیمروز
ته: بیا پایین دم درم
ا. ت: نمی خوام بیام دست از سرم بردار
ته ویو:
ا. ت گفت نمی خواد بیاد پایین من رفتم پیشش
درو زدم درو باز کرد گفتم: وسایلاتو جم کن همین حالا
ا. ت: نمی خوام:
ته: باشه پس خودم جم میکنم
ا. ت ویو
ته شروع کرد به جمع کردن وسایلام
شرط: 20پیام29تا لایک
۱۰۸.۰k
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.