فیک دوباره عاشقی
ویو ات:
صبح بود ساعت۷بود و طبق معمول گوشیم رو
تایمر بود و من بیدار نمیشدم برم مدرسه و
این سوک اومده بود بالا سرم ( ات علامت+این سوک علامت_)
_پاشو دیگه خوابالو دیر میرسیم( با داد)
+ باشه حالابرای تو که فرقی نداره بیشتر میمالی به صورتت پیش دوس پسرت خوشگل باشی.
_پاشو انقدر دیگه چرت پرت نگو و گرنه میدونم باهات چیکار کنم.
+ مثلا میخوای چیکارکنی.
_میخوای بدونی میتونم چیکار کنم.
+ اوهوم.
این سوک گوشیمو ورداشت فرار کرد منم پشت سرش میدویدم داد میزدم .
+ این سوک گوشیمو بده.
_ تا آماده نشی ات گوشیتو بهت نمیدم.
+ بده میرم آماده میشم.
_ اول آماده شو تا بهت بدم.
مامان و بابا : باز چیشده شما دوتا پریدید سرهم.
+گوشیمو نمیده.
_آماده نمیشه.
م م :این سوک گوشی ات بهش بده ات تو هم همین الان میری آماده میشی.(مامان م م بدونید)
ات واین سوک: چشم
گوشیمو از این سوک گرفتم و سریع رفتم آماده شم
لباس فرم مدرسه پوشیدم (عکسشو گذاشتم)
یه آرایش ساده کردم و بعدش کفشای جردن
مشکی مو پوشیدم رفتم پایین
+من آماده شدم
_ باشه بیا بریم
م م : بیا صبحانه بخور ات
+نه دیگه دیرم میشه
_ چه عجبی فهمیدی
م م: باشه خدافظ مراقب خودتون باشید
ات و این سوک:چشم
رفتیم سوار ماشین شدیم راننده ما رو رسون مدرسه
پیاده شدیم رفتیم داخل مدرسه داخل مدرسه که شدم
می هی دیدم ( می هی دوست اته )
رفتم پیشش بهم گفت (علامت می هی/)
/ سلام خبرا رو شنیدی
صبح بود ساعت۷بود و طبق معمول گوشیم رو
تایمر بود و من بیدار نمیشدم برم مدرسه و
این سوک اومده بود بالا سرم ( ات علامت+این سوک علامت_)
_پاشو دیگه خوابالو دیر میرسیم( با داد)
+ باشه حالابرای تو که فرقی نداره بیشتر میمالی به صورتت پیش دوس پسرت خوشگل باشی.
_پاشو انقدر دیگه چرت پرت نگو و گرنه میدونم باهات چیکار کنم.
+ مثلا میخوای چیکارکنی.
_میخوای بدونی میتونم چیکار کنم.
+ اوهوم.
این سوک گوشیمو ورداشت فرار کرد منم پشت سرش میدویدم داد میزدم .
+ این سوک گوشیمو بده.
_ تا آماده نشی ات گوشیتو بهت نمیدم.
+ بده میرم آماده میشم.
_ اول آماده شو تا بهت بدم.
مامان و بابا : باز چیشده شما دوتا پریدید سرهم.
+گوشیمو نمیده.
_آماده نمیشه.
م م :این سوک گوشی ات بهش بده ات تو هم همین الان میری آماده میشی.(مامان م م بدونید)
ات واین سوک: چشم
گوشیمو از این سوک گرفتم و سریع رفتم آماده شم
لباس فرم مدرسه پوشیدم (عکسشو گذاشتم)
یه آرایش ساده کردم و بعدش کفشای جردن
مشکی مو پوشیدم رفتم پایین
+من آماده شدم
_ باشه بیا بریم
م م : بیا صبحانه بخور ات
+نه دیگه دیرم میشه
_ چه عجبی فهمیدی
م م: باشه خدافظ مراقب خودتون باشید
ات و این سوک:چشم
رفتیم سوار ماشین شدیم راننده ما رو رسون مدرسه
پیاده شدیم رفتیم داخل مدرسه داخل مدرسه که شدم
می هی دیدم ( می هی دوست اته )
رفتم پیشش بهم گفت (علامت می هی/)
/ سلام خبرا رو شنیدی
۲.۲k
۱۳ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.