آیدل من بخشی از وجودم

my idol part of me
part6
پارت شیش

ویو آت

با سرعت به سمت آجوما رفت و گفت

آت :آجومااااااا

آجوما وقتی دید دختر داره ذوق می‌کنه لبخندی زد و گفت

آجوما :جانم دخترم

آت :آجوما جونگین داره میاد براش یک اتاقت با تم مشکی درست کن رنگ مورد علاقشه

آجوما لبخندی زد و گفت :چشم دخترم

آت :مرسی(ذوق)

آت به سمت اتاقش رفت قسط داشت برای یک ماه مرخصی از مدرسه بگیره که هم نفس. احتی بکشه و هم با جونگین وقت بگذرونه

دفترچه خاطراتش رو در آورد و شروع کرد به نوشتن خاطراتش وقتی تموم شد آجوما اونو برای شام صدا کرد ولی به طرز عجیب و شگفت آوری گفت

آت :من گرسنه نیستم

آجوما و خدمتکارا تعجب کردند و آت به سمت اتاقش رفت دوش آب رو باز کرد و شروع کرد به شستن بدنش جوری لیفت رو میکشید انگار که پوستش کنده میشد ولی نگه مهم بود مهم اون بود که میخواست تبدیل به کسی بشه که نباید بشه

آت دوش آب رو بست و به سمت در حموم رفت حوله رو دور خودش پیچید و رفت بیرون و رفت سمت گوشی و زنگ به مدیر مدرسه زد و گفت

آت :آقای جانگ من برای ۱ماه مرخصی می‌خوام البته خودم مدیر مدرسه هستم ولی برای نقش هامون گفتم بگم

آقای جانگ :عمر عمر شماست خانم فقط میخواهید بیاید برنامه ی درسی رو بگیرید

فکر کردم اگه به با دیادگار بگم بد میشه و ضایع پس گفتم