•همه صدمه می بینند 🥀 ✨️
•همه صدمه میبینند 🥀 ✨️
پارت (۲۰)
مشاور : آ.ت خودتی ....
ا.ت : سلام آقای دکتر بله خودم هستم میشه امروز ببینمتون
مشاور : منو ببینی خوب باشه میای کلینیک یا بیام؟؟
ا.ت : میشه خودتون بیاید ...
مشاور : باشه ساعت چند اونجا باشم ؟؟
ا.ت : ساعت ۶ خوبه؟؟
مشاور : حتما میام میبینمت خداحافظ
ا.ت : گوشی رو قطع کرد
ویو ساعت ۶
مشاور : خوب یعنی الان میگی دوباره میخوای مصرف و شروع کنی؟؟
ا.ت : هر عوارضی داشته باشه قبول میکنم فقط میخوام حقیقت و پنهان کنم پس به قرص نیاز دارم
مشاور: بهت میدم ولی باید به درستی استفاده کنی نه روزی ۲تا بخوری .....
ا.ت : میشه قرصارو بدین لطفا و دستش و جلوی مشاور دراز کرد
مشاور قرص افسردگی و کنترل خشم و بهش داد
ا.ت : ممنونم ازتون
مشاور : خوب من دیگه برم
ا.ت : حتما بفرمایید از این ور ...
بعد از رفتن مشاور ا.ت قرصارو زیر تختش قایم کرد
ویو فردا
کوک چرا هرچی به این دختر زنگ میزنم جواب نمیده ؟؟ اوففف نه نمیشه برم خونش
وقتی رسید جلوی در خونه ا.ت در و باز کرد
ا.ت : کوک؟؟
کوک: چه انتظاری داری از خونه گزاشتی رفتی تلفن بی صاحاب هم جواب نمیدی
ا.ت : ببخشید مشغلم زیاد بود دیروز خسته بودم
کوک : مهم نیست ولی نمیگی شاید یه وقت اتفاقی افتاده
اوفففف
ا.ت : توی آشپز خونه بود داشت غذا درست میکرد با حرف کوک گفت ببخشید از این به بعد جواب میدم
کوک: مهم نیست گذشت شارژر کجاست ؟؟
ا.ت : لبخندی زد و گفت مرسی که انقدر زود گزری شارژرم توی اتاق بغل تخت
کوک: عشقم اینو بفهم من نگرانتم و بهد یه چشمک زد و رفت
کوک : رفت که گوشیش و بزنه توی شارژ گوشیش افتاد زیر تخت که ....
پارت (۲۰)
مشاور : آ.ت خودتی ....
ا.ت : سلام آقای دکتر بله خودم هستم میشه امروز ببینمتون
مشاور : منو ببینی خوب باشه میای کلینیک یا بیام؟؟
ا.ت : میشه خودتون بیاید ...
مشاور : باشه ساعت چند اونجا باشم ؟؟
ا.ت : ساعت ۶ خوبه؟؟
مشاور : حتما میام میبینمت خداحافظ
ا.ت : گوشی رو قطع کرد
ویو ساعت ۶
مشاور : خوب یعنی الان میگی دوباره میخوای مصرف و شروع کنی؟؟
ا.ت : هر عوارضی داشته باشه قبول میکنم فقط میخوام حقیقت و پنهان کنم پس به قرص نیاز دارم
مشاور: بهت میدم ولی باید به درستی استفاده کنی نه روزی ۲تا بخوری .....
ا.ت : میشه قرصارو بدین لطفا و دستش و جلوی مشاور دراز کرد
مشاور قرص افسردگی و کنترل خشم و بهش داد
ا.ت : ممنونم ازتون
مشاور : خوب من دیگه برم
ا.ت : حتما بفرمایید از این ور ...
بعد از رفتن مشاور ا.ت قرصارو زیر تختش قایم کرد
ویو فردا
کوک چرا هرچی به این دختر زنگ میزنم جواب نمیده ؟؟ اوففف نه نمیشه برم خونش
وقتی رسید جلوی در خونه ا.ت در و باز کرد
ا.ت : کوک؟؟
کوک: چه انتظاری داری از خونه گزاشتی رفتی تلفن بی صاحاب هم جواب نمیدی
ا.ت : ببخشید مشغلم زیاد بود دیروز خسته بودم
کوک : مهم نیست ولی نمیگی شاید یه وقت اتفاقی افتاده
اوفففف
ا.ت : توی آشپز خونه بود داشت غذا درست میکرد با حرف کوک گفت ببخشید از این به بعد جواب میدم
کوک: مهم نیست گذشت شارژر کجاست ؟؟
ا.ت : لبخندی زد و گفت مرسی که انقدر زود گزری شارژرم توی اتاق بغل تخت
کوک: عشقم اینو بفهم من نگرانتم و بهد یه چشمک زد و رفت
کوک : رفت که گوشیش و بزنه توی شارژ گوشیش افتاد زیر تخت که ....
۵۳۵
۰۸ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.