فیک تقاص پارت ۴۸
هوسوک گفت اصلا گیریم میخوایم ا/ت رو نجات بدیم و نزاریم با جونگ کوک ازدواج کنه اصلا نمیشه ! چون امشب عروسیه ...
گفتم نامجون واقعا بهترین گزینه ست ... تهش میره به جونگ کوک میگه من زنده م و ا/ت رو با خودم بردم از کجا میخواد بفهمه کجا بردم من الان کسی هستم که به طور قانونی مردم و کلا با یه شناسنامه ی متفاوت شناخته میشم جونگ کوک و هیونگ شیک اگه بخوان هم نمی تونن منو پیدا کنن !
هوسوک گفت تک تک جاهای خونه ی جونگ کوک دوربین مخفی داره ....
نزاشتم هوسوک حرفشو کامل کنه و گفتم دوربینا شو قطع میکنم و فیلم قبلیا رو میزاریم روش این کارو خیلی خوب بلدیم مگه نه ؟ نیازی هم نیس به نامجون بگیم واسمون نقش بازی کنه یه امپول بی هوشی میزنم تو گردنش خلاص میکنم ....
یونگی گفت یه زمانی رفیقت بود !
با بی حوصلگی گفتم ببین جونگ کوک به قدری مرموز هست که نمی دونم اگه با خواهرم ازدواج کنه چه بلایی قراره سرش بیاد خب ؟ بنابراین اصلا دوست ندارم ریسک کنم چون هیچ اماری هم از ا/ت ندارم دارم دیوونه میشم از هر طرف هم تحت فشارم واقعا حوصله ندارم .... خودت که داداشتو میشناسی دیگه نیازی به توضیح دادن نداره
هوسوک در حالی که داشت یه پیک الکل میاورد سمتم گفت جیمین حق داره ولی نباید کاری کرد که جونگ کوک بد بین بشه
جین هو پاشو انداخت رو پاشو گفت به عنوان خواهر نامجون و جین توصیه میکنم که انجامش بدی !
یونگی گفت ریسک داره
جین هو گفت ریسکش مهم نی .... الان جین نیس میشه همه کار کرد جین خیلی زرنگه و حواسش به همه چی هست یعنی مور و از ماست میکشه بیرون بدتر از نامجون .... تا جین پیداش نشده باید زودتر انجامش داد که اگه اون بیاد همه چی بدتر میشه .... درسته جین برادر منه ولی چون از کاری که انجام میدیم خبر نداره و یه جورایی کار ما زیر زیرکیه و کلا یهو میخوایم هیونگ شیک و جانگ هی رو کله پا کنیم مطمئنا طرف ما رو نمیگیره درسته خود جونگ کوک میخواد باباشو کله پا کنه و این باند و از بین ببره حتی داره از طرفی به ما سود میرسونه ولی چون جین دقیقا پا به پای جونگ کوک پیش میره پس نمیاد با من همکاری کنه حتی اگه بهش بگیم چیکار میخوایم بکنیم ... چون از نظرش باید جونگ کوک هم از این ماجرا خبر داشته باشه ولی چون ما نمیخوایم جونگ کوک این ماجرا رو بدونه پس به هیچ وجه نباید صب کنیم و سریع باید عمل کنیم
داشتم به حرفای جین هو فک میکردم واقعا حرفاش منطقی بود
هوسوک به جین هو خیره شده بود و بعد از چند ثانیه با خنده گفت وای زن داداش حرفات خیلی کمر شکن بود اصلا حواسمون به جین نبود
یونگی گفت جین کی برمیگرده ؟
جین هو گفت سه ماهه غیب شده البته به دستور جونگ کوک هیچکس نمیدونه کجاست حتی نامجون ! ....
هوسوک گفت ولی همین چند وقت پیش جونگ کوک امار جین و از نامجون گرفت و وقتی نامجون گفت ازش خبر نداره نگران شد ....
با این حرف هوسوک خنده م گرفت تا ته ماجرا رو فهمیدم و گفتم ولی من میدونم کجاست !
گفتم نامجون واقعا بهترین گزینه ست ... تهش میره به جونگ کوک میگه من زنده م و ا/ت رو با خودم بردم از کجا میخواد بفهمه کجا بردم من الان کسی هستم که به طور قانونی مردم و کلا با یه شناسنامه ی متفاوت شناخته میشم جونگ کوک و هیونگ شیک اگه بخوان هم نمی تونن منو پیدا کنن !
هوسوک گفت تک تک جاهای خونه ی جونگ کوک دوربین مخفی داره ....
نزاشتم هوسوک حرفشو کامل کنه و گفتم دوربینا شو قطع میکنم و فیلم قبلیا رو میزاریم روش این کارو خیلی خوب بلدیم مگه نه ؟ نیازی هم نیس به نامجون بگیم واسمون نقش بازی کنه یه امپول بی هوشی میزنم تو گردنش خلاص میکنم ....
یونگی گفت یه زمانی رفیقت بود !
با بی حوصلگی گفتم ببین جونگ کوک به قدری مرموز هست که نمی دونم اگه با خواهرم ازدواج کنه چه بلایی قراره سرش بیاد خب ؟ بنابراین اصلا دوست ندارم ریسک کنم چون هیچ اماری هم از ا/ت ندارم دارم دیوونه میشم از هر طرف هم تحت فشارم واقعا حوصله ندارم .... خودت که داداشتو میشناسی دیگه نیازی به توضیح دادن نداره
هوسوک در حالی که داشت یه پیک الکل میاورد سمتم گفت جیمین حق داره ولی نباید کاری کرد که جونگ کوک بد بین بشه
جین هو پاشو انداخت رو پاشو گفت به عنوان خواهر نامجون و جین توصیه میکنم که انجامش بدی !
یونگی گفت ریسک داره
جین هو گفت ریسکش مهم نی .... الان جین نیس میشه همه کار کرد جین خیلی زرنگه و حواسش به همه چی هست یعنی مور و از ماست میکشه بیرون بدتر از نامجون .... تا جین پیداش نشده باید زودتر انجامش داد که اگه اون بیاد همه چی بدتر میشه .... درسته جین برادر منه ولی چون از کاری که انجام میدیم خبر نداره و یه جورایی کار ما زیر زیرکیه و کلا یهو میخوایم هیونگ شیک و جانگ هی رو کله پا کنیم مطمئنا طرف ما رو نمیگیره درسته خود جونگ کوک میخواد باباشو کله پا کنه و این باند و از بین ببره حتی داره از طرفی به ما سود میرسونه ولی چون جین دقیقا پا به پای جونگ کوک پیش میره پس نمیاد با من همکاری کنه حتی اگه بهش بگیم چیکار میخوایم بکنیم ... چون از نظرش باید جونگ کوک هم از این ماجرا خبر داشته باشه ولی چون ما نمیخوایم جونگ کوک این ماجرا رو بدونه پس به هیچ وجه نباید صب کنیم و سریع باید عمل کنیم
داشتم به حرفای جین هو فک میکردم واقعا حرفاش منطقی بود
هوسوک به جین هو خیره شده بود و بعد از چند ثانیه با خنده گفت وای زن داداش حرفات خیلی کمر شکن بود اصلا حواسمون به جین نبود
یونگی گفت جین کی برمیگرده ؟
جین هو گفت سه ماهه غیب شده البته به دستور جونگ کوک هیچکس نمیدونه کجاست حتی نامجون ! ....
هوسوک گفت ولی همین چند وقت پیش جونگ کوک امار جین و از نامجون گرفت و وقتی نامجون گفت ازش خبر نداره نگران شد ....
با این حرف هوسوک خنده م گرفت تا ته ماجرا رو فهمیدم و گفتم ولی من میدونم کجاست !
۴۸.۶k
۱۴ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.