My daddy 😈🍷
My daddy 😈🍷
Part:¹²
ا/ت ویو:نگاه های سنگینی رو روی خودم حس میکردم انگار جیمین هم فهمیده بود...
جیمین ویو:نشسته بودیم که حس کردم ا/ت معذب شده و دیدم بله شوگا رقیب اصلی مون...
شوگا ویو:حح تهکوک پارتی گرفتن و منو دعوت کردم و وقتی که رفتم دیدم اون جیمین لعنتی هم اونجاست ولی یه دختر پیششه هوم میتونم ازش برای طعمه استفاده کنم همین طور داشتم بهم نگاه میکردم که بلند شد رفت سمت دستشویی،فرصت خوبیه برم و گروگان بگیرمش
ا/ت ویو:احساس کردم موهام بهم ریخته وابسته همین به جیمین گفتم
ا/ت:جیمینا من میرم دستشویی موهام رو درست کنم زود برمی‌گردم
جیمین:به شه مواظب خودت باش
جیمین ویو:ا/ت به سمت دستشویی رفت و بعد چند دقیقه شوگا هم پشت سرش رفت نگران شدم اتفاقی سر ا/ت بیاره من نمی‌تونستم ا/ت رو از دست بدم
ا/ت:رفتم موهام رو درست کردم و بعد خاستم بیرم بیرون که یه پسره اومد تو دستشویی
شوگا:کجا کوچولو؟!
ا/ت:من کوچولو نیستم
شوگا:ولی برای من هستی
کیش میشی؟!
ا/ت:کیه کی؟!
شوگا:اون جیمین لعنتی
ا/ت:درست صحبت کن
شوگا:پس برات مهمه
ا/ت:برو کنار
شوگا:نرم چی
ا/ت میخواست از زیر دست شوگا در بره که شوگا گرفتن و گفت
شوگا:دوست دخترشی؟؟
ا/ت:نه
شوگا:پس نامزدشی
ا/ت:ولم کن بزار برم
شوگا:هعیی بس کن دیگه تو الان برای منی
جیمین که تمام مدت پشت در بود درو باز می‌کنه میاد تو و میگه
جیمین:بهت یاد ندادن به اموال دیگری نزدیک نشی
شوگا:اوو جیمین شی
اموالت؟!
اون الان برای منه
جیمین:ولش کن
شوگا:این کار رو نمیکنم
ا/ت دید نمیتونه از دستش در بره شوگا خیلی محکم گرفته بودتش...
ادامه دارد خماریییییی
شرط:³⁵ like
²⁴⁰
Part:¹²
ا/ت ویو:نگاه های سنگینی رو روی خودم حس میکردم انگار جیمین هم فهمیده بود...
جیمین ویو:نشسته بودیم که حس کردم ا/ت معذب شده و دیدم بله شوگا رقیب اصلی مون...
شوگا ویو:حح تهکوک پارتی گرفتن و منو دعوت کردم و وقتی که رفتم دیدم اون جیمین لعنتی هم اونجاست ولی یه دختر پیششه هوم میتونم ازش برای طعمه استفاده کنم همین طور داشتم بهم نگاه میکردم که بلند شد رفت سمت دستشویی،فرصت خوبیه برم و گروگان بگیرمش
ا/ت ویو:احساس کردم موهام بهم ریخته وابسته همین به جیمین گفتم
ا/ت:جیمینا من میرم دستشویی موهام رو درست کنم زود برمی‌گردم
جیمین:به شه مواظب خودت باش
جیمین ویو:ا/ت به سمت دستشویی رفت و بعد چند دقیقه شوگا هم پشت سرش رفت نگران شدم اتفاقی سر ا/ت بیاره من نمی‌تونستم ا/ت رو از دست بدم
ا/ت:رفتم موهام رو درست کردم و بعد خاستم بیرم بیرون که یه پسره اومد تو دستشویی
شوگا:کجا کوچولو؟!
ا/ت:من کوچولو نیستم
شوگا:ولی برای من هستی
کیش میشی؟!
ا/ت:کیه کی؟!
شوگا:اون جیمین لعنتی
ا/ت:درست صحبت کن
شوگا:پس برات مهمه
ا/ت:برو کنار
شوگا:نرم چی
ا/ت میخواست از زیر دست شوگا در بره که شوگا گرفتن و گفت
شوگا:دوست دخترشی؟؟
ا/ت:نه
شوگا:پس نامزدشی
ا/ت:ولم کن بزار برم
شوگا:هعیی بس کن دیگه تو الان برای منی
جیمین که تمام مدت پشت در بود درو باز می‌کنه میاد تو و میگه
جیمین:بهت یاد ندادن به اموال دیگری نزدیک نشی
شوگا:اوو جیمین شی
اموالت؟!
اون الان برای منه
جیمین:ولش کن
شوگا:این کار رو نمیکنم
ا/ت دید نمیتونه از دستش در بره شوگا خیلی محکم گرفته بودتش...
ادامه دارد خماریییییی
شرط:³⁵ like
²⁴⁰
۸.۵k
۱۵ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.