💙BLUE💙(pt7)
این پارت هفت هست یعنی به اندازه ی هر کدوم از اعضا یک پارت هست❤️🩹🥳🥳🥳
💚ویو ته💚
زنگ خطر به صدا درومد…
دیدیم بمب انداختن و همه فرار کردیم ولی…
یونجی موند و بیهوش شد…
یونجی رو بردیم بیمارستان…
بعد۴ساعت یونجی از کما در اومد…
من و جیمین رفتیم چک کردیم و دیدیم رئیس مافیای دشمن دنبالمونه…
ته و جیمین:باید از اینجا بریم…
ته و جیمین:اینجا امن نیست…
یونجی(باصدای خواب آلود):بریم ویلای دوستم…
ته:نه… اینجا جای شما امنه!
یونجی:نه منم باید باهاتون بیام…😡
ته:باشه بریم
ته:جیمین زنگ بزن بقیه هم بیان…
کوک:حاجی مگه شما ها چند نفرین!؟
جیمین:۶👇🏻
کیم نامجون
کیم سوک جین
مین یونگی
جانگ هوسوک
پارک جیمین
کیم تهیونگ
بهشون زنگ زدیم و رفتیم ویلای دوست یونجی…
دیگه خماری نداشت😑
ببخشید اگه بد بود❤️🩹
یادتون باشه فیک ها ساخته ی ذهن ما هستند🍷
💚ویو ته💚
زنگ خطر به صدا درومد…
دیدیم بمب انداختن و همه فرار کردیم ولی…
یونجی موند و بیهوش شد…
یونجی رو بردیم بیمارستان…
بعد۴ساعت یونجی از کما در اومد…
من و جیمین رفتیم چک کردیم و دیدیم رئیس مافیای دشمن دنبالمونه…
ته و جیمین:باید از اینجا بریم…
ته و جیمین:اینجا امن نیست…
یونجی(باصدای خواب آلود):بریم ویلای دوستم…
ته:نه… اینجا جای شما امنه!
یونجی:نه منم باید باهاتون بیام…😡
ته:باشه بریم
ته:جیمین زنگ بزن بقیه هم بیان…
کوک:حاجی مگه شما ها چند نفرین!؟
جیمین:۶👇🏻
کیم نامجون
کیم سوک جین
مین یونگی
جانگ هوسوک
پارک جیمین
کیم تهیونگ
بهشون زنگ زدیم و رفتیم ویلای دوست یونجی…
دیگه خماری نداشت😑
ببخشید اگه بد بود❤️🩹
یادتون باشه فیک ها ساخته ی ذهن ما هستند🍷
۲.۹k
۱۵ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.