سفر به گذشته p7
از زبان کوک
واییی خیلی خوشحالم که بچمون پسره و قراره بعد من جانشین بشه وهمینطور هم منو سوجین خیلی خوشحالیم کخ یه کوچولو کیوت داریم دوماه دیگ کلوچمون بدنیا میاد به مناسبت اون یه جشن بعد از بدنیا اومدنش میگیرم ایییی خدااا واقعا هینجان دارم
تو همین فکرا بودم که ورود ملکه رو اعلام کردن البته ملکع مادر فک کنم میدونن که ما بچه دار شدیم
علامت ملکه مادر:&
&سلام. بر پادشاه چوسان
-سلام بر ملکه مادر حالتون چطوره؟
&ممنون سرورم من خوبم حال کوچولوتون و ملکه چطوره؟
-اونام خوبن کی با خبر شدین؟
&همین امروز
-اهان خوبه
داشتم با ملکه مادر حرف میزدم که بانو سو با عجله اومدن تو
بانو سو: عالیجناب، عالیجناب (نفس نفس)
-چیشده؟
بانو سو: ملکه،، حالشون بد شده
-م.... ملکه؟
بانو سو: بله سرورم
تا این حرف رو گفت سریع پاشدم و به همراه ملکه مادر به سمت اقامتگاه ملکه رفتم......
پارت بعدی رو نیم ساعت دیگ میزارگ الان دارم فیلم میبینم کیوتا
واییی خیلی خوشحالم که بچمون پسره و قراره بعد من جانشین بشه وهمینطور هم منو سوجین خیلی خوشحالیم کخ یه کوچولو کیوت داریم دوماه دیگ کلوچمون بدنیا میاد به مناسبت اون یه جشن بعد از بدنیا اومدنش میگیرم ایییی خدااا واقعا هینجان دارم
تو همین فکرا بودم که ورود ملکه رو اعلام کردن البته ملکع مادر فک کنم میدونن که ما بچه دار شدیم
علامت ملکه مادر:&
&سلام. بر پادشاه چوسان
-سلام بر ملکه مادر حالتون چطوره؟
&ممنون سرورم من خوبم حال کوچولوتون و ملکه چطوره؟
-اونام خوبن کی با خبر شدین؟
&همین امروز
-اهان خوبه
داشتم با ملکه مادر حرف میزدم که بانو سو با عجله اومدن تو
بانو سو: عالیجناب، عالیجناب (نفس نفس)
-چیشده؟
بانو سو: ملکه،، حالشون بد شده
-م.... ملکه؟
بانو سو: بله سرورم
تا این حرف رو گفت سریع پاشدم و به همراه ملکه مادر به سمت اقامتگاه ملکه رفتم......
پارت بعدی رو نیم ساعت دیگ میزارگ الان دارم فیلم میبینم کیوتا
۴.۴k
۲۰ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.