عشق جوانه زده 🌱 در نفرت 🌾🥀🍁
#PaRt_۱۲
🐨کیم بیا داخل پسر ی. یورا حالش خوب نیست
+شانس اوردی وگرنه باید تا اخر عمر کنیزی میکردی خانم سالواتوره
&ببند دهنتو
🐨کجا موندی پسر
+امدم
وقتی که اون پسر قد بلند اومد کیم رفت یورا
هه خب خانم کیم یورا تو نقطه ضعفش ونیز پس باشه باید انقدر زجرت بدم که اونا این سازمان رو بدن به ما عالیه
Beritanya
Time⌚:2:12
@مامان
٫جانم جانم
@الان ابجی مسونه یا مه باسی کته
٫عا . فکر کنم بتونه
٫کاترین
&جانم مامان
٫میتونی با جویی بازی کنی
&بگوش بیاد حیاط
٫شنیدی که بدو برو
&خب بانو ی کوچک میخوای چیکار کنیم
@اسب سواری
&باشه
ادنیل رو از استبل در اوردم و جویی رو گذاشتم روش
&دنیا جویی رو میسپارم به تو به حرفش گوش کن
وقتی دنیل میدویید موهای که روی سم هاش رو پوشونده بودن با اون موهای سفید و بلندش حرکت میکرد
&دنیل بیا اینجا
دنیل با جویی که به پشتش چسبیده بود و میخندید امدن پیشم سوارش شدم و از در قصر زدم بیرون و توی شهر رو گشتیم تا اینکه به دشتی که گله ی اذرخش اونجان رسیدیم
&میبینی جویی من دنیل رو اینجا وقتی زخمی بود پیدا کردم و الان یکی از بهترین دوستای همیم مگه نه دنیل
اش :شیهه
& پسر خوب
برگشتیم به قصر جویی از بس بازی کرده بود خوابیده بلندش کردم و بردمش به اتاق خودش
لباسم رو عوض کردم
🐨کیم بیا داخل پسر ی. یورا حالش خوب نیست
+شانس اوردی وگرنه باید تا اخر عمر کنیزی میکردی خانم سالواتوره
&ببند دهنتو
🐨کجا موندی پسر
+امدم
وقتی که اون پسر قد بلند اومد کیم رفت یورا
هه خب خانم کیم یورا تو نقطه ضعفش ونیز پس باشه باید انقدر زجرت بدم که اونا این سازمان رو بدن به ما عالیه
Beritanya
Time⌚:2:12
@مامان
٫جانم جانم
@الان ابجی مسونه یا مه باسی کته
٫عا . فکر کنم بتونه
٫کاترین
&جانم مامان
٫میتونی با جویی بازی کنی
&بگوش بیاد حیاط
٫شنیدی که بدو برو
&خب بانو ی کوچک میخوای چیکار کنیم
@اسب سواری
&باشه
ادنیل رو از استبل در اوردم و جویی رو گذاشتم روش
&دنیا جویی رو میسپارم به تو به حرفش گوش کن
وقتی دنیل میدویید موهای که روی سم هاش رو پوشونده بودن با اون موهای سفید و بلندش حرکت میکرد
&دنیل بیا اینجا
دنیل با جویی که به پشتش چسبیده بود و میخندید امدن پیشم سوارش شدم و از در قصر زدم بیرون و توی شهر رو گشتیم تا اینکه به دشتی که گله ی اذرخش اونجان رسیدیم
&میبینی جویی من دنیل رو اینجا وقتی زخمی بود پیدا کردم و الان یکی از بهترین دوستای همیم مگه نه دنیل
اش :شیهه
& پسر خوب
برگشتیم به قصر جویی از بس بازی کرده بود خوابیده بلندش کردم و بردمش به اتاق خودش
لباسم رو عوض کردم
۳.۲k
۲۸ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.