تک پارتی کوک^ ^
تک پارتی کوک^ ^
از دید ا.ت
سلام من ۵ساله با کوک ازدواج کردم و دختر کوچولو۴ساله به نام سولی ( :) اشک)داریم که خیلی شیرینه
از دید کوک
میشناسید
از دید ا.ت
چند وقته کوک خیلی باهام سرد شده همش با سولی بازی می‌کنه و سرم داد میزنه و از غذا ها ایراد میگیره
از دید کوک
این مدت خیلی رو سولی حساس شدم اون دختره بز(ا.ت رو میگه)بچم سولی رو برد بیرون و سولی خورد زمین و دستش زخم شد منم برای همین باهاش بد شدم
از دید کوک هنوز
از شرکت اومدم خونه خیلی خسته بودم تا درو باز کردم دیدم سولی رو زمین داره گریه می‌کنه و دستش خونیه و آ.ت بزم خوابه
کوک_سولیییی بابا چی شدههه
سولی_هق هق بابایی هق دستم هق
کوک_سولی رو برد تو اتاق و دستش رو پانسمان کرد و خوابوندش
کوک_هوف دختره ه.ر.ز.ه ببین چیکارت میکنم
کوک_رفت بالا سر ا.ت
هوی دختره هرزهههههههههههه(عربدع)
ا.ت_هین ب..بله سلام
کوک_کوفتتتت و سلاممممم
ا.ت_کوک چتههههه
کوک_چمه هاااا؟اومد خونه دیدم سولی دستش خونیه تو ام مثل هرزه ها روی این مبل خوابیدی حواست کجاست هاااااا؟(عربدع)
ا.ت_خفه شوووووو می‌دونی الان چند وقته باهام سرد برخورد میکنی هااااا میدونیییییی؟(داد)
کوک_من یه هرزه نگهداری میکردم نههه؟گمشو از خونه من بیرونننننن
ا.ت _چیشد تا بچه دار شدیم من شدم ه(نذاشت حرفم کامل شه که یه دفعه زد تو دهنم)
کوک_از خونه من گم...
سولی _هقققق ورا همو میزنید هبقققق
ا.ت_مامان چیزی
کوک_ساکت شو دست به بچم نمیزنی فهمیدی؟کمشو بیرون
ا.ت_باشه...گم میشم خداحافظ
رفت بیرون
سولی _هققققققق من مامانو می‌خوام هققق
کوک_سولی آروم باش منو داری دیگه باباتو داری باشع؟
سولی_هقق .(رفت تو بغل کوک)(تخم. سگ خدایا از این شانسا بده)
کوک_برو بخواب قشنگم
سولی_رفت رو تختش و خوابید
فلش بک به ساعت ۳شب
کوک _خیلی نگران اون عوضی بودم هوففف اگه سردش بشه اگه گشنش شه چی؟شت بذار برم ببینمش
رفتم کنار خونه و دیدمش
کوک_هوی تو
ا.ت_چیشد؟از بیبی و بیبی گرل شدم هوی تو؟
برو برو بچه نیاز به مادری نداره کل زندگیش بشه باباش
کوک_ساکت شو برو تو خونه
ا.ت_نمی
کوک_محکم بغلت کرد و بردت تو خونه
ا.ت_کوک میشه یکم با هم حرف بزنیم؟
کوک_نه نمیشه فردا بگیر بخواب
بغلت کرد و خوابید
پرش زمانی به فردا
ا.ت_اوم ...سلام
کوک_علیک
ا.ت_کوک
کوک_ببخشید باهات بد بودم
ا.ت_مهم نیست:)
و به خوبی و خوشی زندگی کردن و چند سال بعد یه بچه کوچولو خوشگل به نام هانا آوردن (دعا کردن به دنیا اومد به مولا)
______________________________
جیغغغغغ دستممممممممم فاکککک لایک کنید دستم شکست
از دید ا.ت
سلام من ۵ساله با کوک ازدواج کردم و دختر کوچولو۴ساله به نام سولی ( :) اشک)داریم که خیلی شیرینه
از دید کوک
میشناسید
از دید ا.ت
چند وقته کوک خیلی باهام سرد شده همش با سولی بازی می‌کنه و سرم داد میزنه و از غذا ها ایراد میگیره
از دید کوک
این مدت خیلی رو سولی حساس شدم اون دختره بز(ا.ت رو میگه)بچم سولی رو برد بیرون و سولی خورد زمین و دستش زخم شد منم برای همین باهاش بد شدم
از دید کوک هنوز
از شرکت اومدم خونه خیلی خسته بودم تا درو باز کردم دیدم سولی رو زمین داره گریه می‌کنه و دستش خونیه و آ.ت بزم خوابه
کوک_سولیییی بابا چی شدههه
سولی_هق هق بابایی هق دستم هق
کوک_سولی رو برد تو اتاق و دستش رو پانسمان کرد و خوابوندش
کوک_هوف دختره ه.ر.ز.ه ببین چیکارت میکنم
کوک_رفت بالا سر ا.ت
هوی دختره هرزهههههههههههه(عربدع)
ا.ت_هین ب..بله سلام
کوک_کوفتتتت و سلاممممم
ا.ت_کوک چتههههه
کوک_چمه هاااا؟اومد خونه دیدم سولی دستش خونیه تو ام مثل هرزه ها روی این مبل خوابیدی حواست کجاست هاااااا؟(عربدع)
ا.ت_خفه شوووووو می‌دونی الان چند وقته باهام سرد برخورد میکنی هااااا میدونیییییی؟(داد)
کوک_من یه هرزه نگهداری میکردم نههه؟گمشو از خونه من بیرونننننن
ا.ت _چیشد تا بچه دار شدیم من شدم ه(نذاشت حرفم کامل شه که یه دفعه زد تو دهنم)
کوک_از خونه من گم...
سولی _هقققق ورا همو میزنید هبقققق
ا.ت_مامان چیزی
کوک_ساکت شو دست به بچم نمیزنی فهمیدی؟کمشو بیرون
ا.ت_باشه...گم میشم خداحافظ
رفت بیرون
سولی _هققققققق من مامانو می‌خوام هققق
کوک_سولی آروم باش منو داری دیگه باباتو داری باشع؟
سولی_هقق .(رفت تو بغل کوک)(تخم. سگ خدایا از این شانسا بده)
کوک_برو بخواب قشنگم
سولی_رفت رو تختش و خوابید
فلش بک به ساعت ۳شب
کوک _خیلی نگران اون عوضی بودم هوففف اگه سردش بشه اگه گشنش شه چی؟شت بذار برم ببینمش
رفتم کنار خونه و دیدمش
کوک_هوی تو
ا.ت_چیشد؟از بیبی و بیبی گرل شدم هوی تو؟
برو برو بچه نیاز به مادری نداره کل زندگیش بشه باباش
کوک_ساکت شو برو تو خونه
ا.ت_نمی
کوک_محکم بغلت کرد و بردت تو خونه
ا.ت_کوک میشه یکم با هم حرف بزنیم؟
کوک_نه نمیشه فردا بگیر بخواب
بغلت کرد و خوابید
پرش زمانی به فردا
ا.ت_اوم ...سلام
کوک_علیک
ا.ت_کوک
کوک_ببخشید باهات بد بودم
ا.ت_مهم نیست:)
و به خوبی و خوشی زندگی کردن و چند سال بعد یه بچه کوچولو خوشگل به نام هانا آوردن (دعا کردن به دنیا اومد به مولا)
______________________________
جیغغغغغ دستممممممممم فاکککک لایک کنید دستم شکست
۱۵.۲k
۰۶ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.