مافیای معروف من پارت 3

_خب الان که گفتم میتونم برم

+نه تو موقعیت مارو الان میدونی‌ نباید بزارم بری

_چی پس من الان چیکار کنم کلی آدم اون بیرون منتظر من
هست ببین من میرم بیرون قول میدم یه کلمه هم از دهنم در نیاد فقط بزارید برم من😅این مال یه تکه از فیلم بود:))

+نمی تونم بهت اعتماد کنم فعلا اینجا برو به خدمت کارا کمک

_چی خدمت کاری با بغض من توی خونه دست به سیاه و سفید نمی زنم من نمی دونم چجوری ظرف بشورم هیچی بلد نیستم

می‌خوام جیمین رو خوناشام کنم

+ببین من یه مافیام نباید موقعیتم رو کسی بفهمه الان برو به یه خدمت کار میگم بیاد یادت بده

_هه من این کارو نمی کنم و دروغ کمتر بزن ه مافیا اونم جیمین حتما یه جکی چیزی هست یا کسی گفته همچین کاری کنی مگه نه جیمین ی که من میشناسم اینجوری نیست شایدم یه رباتی چیزی هستی آت گفت چه فکری شاید ربات باشه رفت نزدیک و لپ جیمین رو کشید

+این چه کاری هست می‌کنه وای هرچی نزدیک تر میاد بیشتر تشنم میشه عصابم خرد شد انداختمش روی تخت خودم هم اومدم روش و سرمو کردم تو گودی کمرش نمی دونم چرا ولی دلم نیومد گازش بگیرم ولی یهو از خود بی خود شدم و خون اونو خوردم

_ دهنم قفل شده بود و فقط بی صدا گریه میکردم

+ازش خوشم میاد مثل دخترای دیگه نیست که دستو پا بزنه و جیغ بزنه از روش بلند شدم و صدای کیم چه زدم گفتم اینو ببر خون شو بند کن کیم چه چدمتکار و تنها انسان اون عمارت بود

_کیم چه دست منو گرفت بلندم کرد توی راه سرم گیج رفت چشمام سیاهی آورد و دیگه نفهمیدم

خب خب این پارتم تموم شد امیدوارم خوشتون بیاد فالو لایک و کامنت یادتون نره منتظر پارت بعدی باشید دوستون دارم بمونین برام 🎤❤️

#نفر بعدی درکار نیست