پارت ۵
پارت ۵
هیمن طوری داشت میزد که در باز شد که دیدم تهیونگه
تهیونگ: داری چه غلطی میکنی
بیتگرام: به تو چه
تهیونگ: بابا
باک هیون: چان چه غلطی کردی تو
بیتگرام: به
( باک هیون)
یه سیلی بهش زدم
باک هیون: خجالت نمیکشی هان
بیتگرام: دخترمه دوست دارم به تو چه
چای وون: م. ن. ب. چ. ه. ی.ت. و. ن. ی. س. ت. م
باک هیون: برو از خونه ی من گمشو بیرون چای وون هم دختر منه نه تو
بیتگرام: یه روز انتقام این روزا رو میگیرم
باک هیون: بچرخ تا بچرخیم
بیتگرام: فعلا
باک هیون: چای وون خوبی دخترم
چای وون: ع. م. و
باک هیون: جانم
چای وون: ب. د. ن. م. د. ر. د. م. ی. ک. ن. ه
باک هیون: دا یون
دا یون: جا ای وای چای وون چی شدی تو
باک هیون: فعلا اینا رو ول کن بدو زنگ بزن بیونگ هو بیاد بدو
دا یون: باشه
چای وون و بغلش کردم گذاشتمش رو تخت که تهیونگ سریع اومد پیشش
تهیونگ: حالت خوبه
چای وون: ن. ه. ب. د. ن. م
تهیونگ: الان دکتر میاد تو حرف نزن باشه
چای وون: ب. ا. ش. ه
هیمن طوری داشت میزد که در باز شد که دیدم تهیونگه
تهیونگ: داری چه غلطی میکنی
بیتگرام: به تو چه
تهیونگ: بابا
باک هیون: چان چه غلطی کردی تو
بیتگرام: به
( باک هیون)
یه سیلی بهش زدم
باک هیون: خجالت نمیکشی هان
بیتگرام: دخترمه دوست دارم به تو چه
چای وون: م. ن. ب. چ. ه. ی.ت. و. ن. ی. س. ت. م
باک هیون: برو از خونه ی من گمشو بیرون چای وون هم دختر منه نه تو
بیتگرام: یه روز انتقام این روزا رو میگیرم
باک هیون: بچرخ تا بچرخیم
بیتگرام: فعلا
باک هیون: چای وون خوبی دخترم
چای وون: ع. م. و
باک هیون: جانم
چای وون: ب. د. ن. م. د. ر. د. م. ی. ک. ن. ه
باک هیون: دا یون
دا یون: جا ای وای چای وون چی شدی تو
باک هیون: فعلا اینا رو ول کن بدو زنگ بزن بیونگ هو بیاد بدو
دا یون: باشه
چای وون و بغلش کردم گذاشتمش رو تخت که تهیونگ سریع اومد پیشش
تهیونگ: حالت خوبه
چای وون: ن. ه. ب. د. ن. م
تهیونگ: الان دکتر میاد تو حرف نزن باشه
چای وون: ب. ا. ش. ه
۳۲.۴k
۲۱ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.